امام حسین علیه‌السلام:  لا یکمُلُ الْعَقْلُ الَّا بِاتِّباعِ الْحَقِّ؛ عقل، جز از راهِ پیروی حق کامل نمی‌شود.   (بحارالأنوار، ج ۷۵، ص ۱۲۷) 

اقتصاد 1120

درسی از سیره اقتصادی اهل‌بیت (علیهم السلام)
تدبیر امام باقر علیه‌السلام برای شکستن واحد پول خارجی
در سده‌ی اول هجری، زدن سکه در انحصار رومیان بود و مسیحیان مصر نیز که سکه می‌زدند، به روش رومیان و بنا بر مسیحیت، نشان «اب و ابن و روح» بر آن می‌زدند. «عبد الملک خلیفه اموی» سکه‌ای از این گونه را دید و در مارک آن دقیق شد و فرمان داد آن را برای او به عربی ترجمه کنند، و چون معنای آن را دریافت، خشمگین شد که چرا باید در سرزمین مسلمین، سکه‌ها چنین نشانی داشته باشد، بی‌درنگ به فرماندار مصر نوشت که از آن پس بر سکه‌ها شعار توحید - شهد الله انه لا اله الا هو - بنویسند و نیز به فرمانداران سایر ایالات اسلامی نیز فرمان داد سکه‌هایی که نشان مشرکانه‌ی مسیحیت دارد را از بین ببرند و از سکه‌های جدید استفاده کنند.
سکه‌های جدید با نشان توحید اسلامی رواج یافت و به شهرهای روم نیز رسید و خبر به قیصر بردند و او در نامه‌ای به «عبدالملک» نوشت: صنعت  سکه هماره با نشان رومی ‌بود و اگر کار تو در منع آن درست است، پس خلفای گذشته‌ی اسلام خطاکار بوده‌اند و اگر آنان به راه درست رفته‌اند، پس تو در خطا هستی، من همراه این نامه برای تو هدیه‌ای لایق فرستادم و دوست دارم که سکه‌های نشان‌دار را به حال سابق واگذاری و پاسخ مثبت تو موجب سپاسگزاری ما خواهد بود.
عبدالملک هدیه را نپذیرفت و به قاصد قیصر گفت: این نامه پاسخی ندارد.
قیصر، دیگر بار هدیه‌ای دو چندان دفعه‌ی پیش، برای او گسیل داشت و نوشت: گمان می‌کنم؛ چون هدیه را ناچیز دانستی نپذیرفتی، اینک دو برابر فرستادم و مایلم هدیه را همراه با خواسته‌ی قبلی من بپذیری. عبدالملک باز هدیه را رد کرد و نامه را نیز بی‌جواب گذاشت.
قیصر این بار به عبدالملک نوشت: دو بار هدیه‌ی مرا رد کردی و خواسته مرا بر نیاوردی. برای سوم بار، هدیه را دوچندان سابق فرستادم و سوگند به مسیح اگر سکه‌های نشان‌دار را به حال پیش برنگردانی، فرمان می‌دهم تا زر و سیم را با دشنام به پیامبر اسلام سکه بزنند و تو می‌دانی که ضرب سکه ویژه‌ی ما رومیان است، پس همان بهتر که هدیه را بپذیری و خواسته‌ی ما را بر آوری تا روابط دوستانه‌مان چون گذشته پابرجا بماند.
عبدالملک در پاسخ بیچاره ماند... و با مسلمانان به مشورت پرداخت؛ ولی هیچ‌کس نتوانست چاره‌ای بیندیشد، یکی از حاضران گفت: باید از «باقر» اهل‌بیت چاره‌ی این مشکل را بجویی.
عبدالملک  به فرماندار مدینه نوشت که «امام باقر» (عیه السلام) را با احترام به شام بفرستد و خود، فرستاده‌ی قیصر را در شام نگهداشت تا امام علیه‌السلام به شام آمدند و داستان را به ایشان عرض کردند، فرمود: تهدید قیصر در مورد پیامبر (صل الله علیه وآله وسلم) عملی نخواهد شد و خداوند این کار را بر او ممکن نخواهد ساخت و راه چاره نیز آسان است، هم اکنون صنعتگران را گرد آور تا به ضرب سکه بپردازند و بر یک رو سوره‌ی توحید و بر روی دیگر نام پیامبر (صل الله علیه وآله وسلم) را نقش کنند و بدین ترتیب از مسکوکات رومی بی‌نیاز می‌شویم و توضیحاتی نیز در مورد وزن سکه‌ها فرمودند تا وزن هر ده درهم از سه نوع سکه، هفت مثقال باشد و نیز فرمودند نام شهری که در آن سکه می‌زنند و تاریخ سال ضرب را هم بر سکه‌ها درج کنند. 
(امام علیه‌السلام فرمودند: سه نوع سکه ضرب شود، نوع اول هر درهم یک مثقال و ده درهم آن ۱۰ مثقال، و نوع دوم هر ده درهم ۶ مثقال و نوع سوم هر ده درهم ۵ مثقال باشد، بدین ترتیب هر سی درهم از سه نوع ۲۱ مثقال می‌شد و این برابر با سکه‌های رومی بود و مسلمانان موظف بودند سی درهم رومی که ۲۱ مثقال بود، بیاورند و سی درهم جدید بگیرند.) 
عبدالملک دستور امام را عملی ساخت و به همه‌ی شهرهای اسلامی نوشت که معاملات باید با سکه‌های جدید انجام شود و هر کس از سابق سکه‌ای دارد تحویل دهد و سکه‌ی اسلامی دریافت دارد، آنگاه فرستاده‌ی قیصر را از آنچه انجام شده بود آگاه ساخت و باز گرداند. قیصر را از ماجرا خبر دادند و درباریان از او خواستند تا تهدید خود را عملی سازد، قیصر گفت: 
من خواستم عبدالملک را به خشم آورم و اینک این کار بیهوده است؛ چون در بلاد اسلام دیگر با پول رومی معامله نمی‌کنند! 
منبع: («المحاسن و المساوی بیهقی» ج ۲ ص ۲۳۲- ۲۳۶ چاپ مصر- «حیوه الحیوان دمیری» چاپ سنگی ص ۲۴ با اختصار و نقل به معنی در پاره‌ای از جملات.) 
 
چرا افزایش قیمت دلار باعث افزایش نقدینگی  می‌شود، نه عکس آن؟ 
دکتر محمد جواد توکلی
طی ۱۱ماهه سال ۱۴۰۱, ۷۵ درصد تسهیلات بانکی پرداختی به صاحبان کسب و کار برای تامین سرمایه در گردش بوده است (فقط ۱۷  درصد تسهیلات برای ایجاد کسب جدید و ۵ درصد برای توسعه کسب و کار درخواست شده است).
یعنی با افزایش قیمت دلار، هزینه تولید بالا رفته و نیاز تولیدکنندگان به سرمایه در گردش بالا رفته و آنها تقاضای تسهیلات کردند، بانک‌ها هم خلق پول کردند و نقدینگی را به شدت بالا بردند.
پس جهت علیت از نقدینگی به نرخ ارز نیست؛ بلکه افزایش نرخ ارز، نقدینگی را تحریک می‌کند، یعنی باید از فشفشه ارز سخن گفت، نه فنر ارز.
با افزایش نرخ ارز و تشدید تورم ناشی از فشار هزینه، نیاز مصرف‌کنندگان به تامین مالی خرید کالا هم بالا رفته به طوری که ۴۴ درصد تسهیلات مورد تقاضای آنها، برای خرید کالای شخصی است.