به گزارش فارس، نوسان در بازار ارز طی هفتههای گذشته، سبب شد بخشی از جنگ ترکیبی دشمنان علیه انقلاب اسلامی وارد فاز اقتصادی شود. آنها به گمان خود میتوانند از این طریق کشور و مردم را تحت تاثیر قرار دهند؛ اما ورود بهموقع بازارساز به عرصه مدیریت بازار ارز و اجرای چندین شیوه، سبب شد تا این نوسانات به سمت پایین حرکت کند.
محمد واعظ، (اقتصاددان و عضو هیئتعلمی دانشگاه اصفهان)، درباره نوسانات در بازار ارز معتقد است: مجموعهای از عواملی که این افزایش جدید قیمت ارز را موجب شد، به دودسته «عوامل روانی» و «حملات سوداگرانه با منشا خارجی» قابلتقسیم است. به دنبال اعتراضات و آشوبها و اغتشاشات اخیر، بخشی از مردم، نگران قدرت خرید آینده داراییهای ریالی خود شدهاند و این گروه که عمدتا به طبقه متوسط و ثروتمند تعلق دارند، تحت تاثیر این نگرانی، رفتارهای خود در خصوص تنظیم سبد داراییهای خود را تعیین میکنند. از طرف دیگر در این گروه، تقلید بهعنوان یک مبنای تصمیمگیری رواج دارد؛ یعنی اگر مشاهده کنند عدهای این نگرانیِ خود را از طریق خرید ارز جبران میکنند، آنها هم این کار را تقلید میکنند. برآیند این عوامل روانی، موجب ورود جمعی به بازار ارز برای مصونماندن بخشی از داراییهای ریال از خطر کاهش قدرت خرید در آینده شده است که در نهایت، یک عامل فشار برای بالارفتن نرخ ارز در بازار آزاد شد.
توسعه و تعمیق اجرای قانون مبارزه با پولشویی، کاهش جذابیت ناشی از تفاوت نرخ ارز بازار بینبانکی یا توافقی با بازار آزاد، شمول مالیات به خرید ارز با کارت ملی و کمک به تثبیت بازار سرمایه، از مواردی بود که در گفتوگوی عضو محمد واعظ با فارس درباره مدیریت بازار ارز مطرح شد. در ادامه، مشروح این گفتوگو را میخوانید:
بهعنوان اولین سوال بفرمایید که نظام ارزی در کشور، طی سالها و دهههای گذشته چگونه بوده است و این نظامهای ارزی چه مزیت یا تبعاتی برای کشور داشته است؟
واعظ: در طول تاریخ، سه نظام ارزی در ایران همواره برقرار بوده است. «نظام ارز نرخ ثابت»، عمر طولانیتری در اقتصاد ایران دارد. در این نظام، مقام ارزی، نرخ ارز را تعیین میکند و با دستورالعمل، نرخ تعیین شده را اعمال میکند که اگر این نرخ معادل نرخ ارز بازار باشد، اتفاقی نمیافتد؛ اما مقام ارزی در شرایطی نرخ ارز را ثابت تعیین میکند که نرخ ارز ثابت، کمتر از نرخ ارز بازار باشد، مانند ارز ۴۲۰۰ تومانی. نظام ارزی ثابت، شامل سه کارکرد توزیع، تخصیص و تثبیت است. در کارکرد توزیعی نظام ارزی ثابت، بخشی از نیازهای مصرفی مردم از طریق نرخ ارز ثابت در مقایسه با نرخ ارز بالاتر در نظام ارز بازار تعیین میشود. در کارکرد تخصیصی با تأمین نهادههای تولید، این امکان وجود دارد که تخصیص منابع در جهت رونق تولید و تأمین کالاهای ضروری باشد و کارکرد تثبیتی نظام نرخ ارز ثابت، مانع از جهش نرخ تورم میشود. نرخ ارز پس از سال ۹۷ اگر به بازار سپرده میشد و نرخ ارز تثبیت نمیشد، با جهش شدید نرخ تورم مواجه میشدیم که میتوانست اقتصاد ایران را وارد دورهای با تورم بالا کند. بههرحال نرخ ارز ثابت، مشکلاتی را برای هم سیستم اقتصادی و هم برای مردم و مسئولان ایجاد میکند. در این شرایط زمینهای برای فعالیت قاچاقچیان و بهرهمندان از ارز ارزان فراهم میشود و در مقابل، انگیزه سرمایهگذاران در تولید کالاهایی که با نرخ ارز ارزان وارد کشور میشوند، کاهش مییابد.
* تعیین نرخ ارز در نظام ارزی شناور با بازار است
نظام نرخ ارز شناور در چه دورههایی در کشور اجرایی شده است و این سیستم ارزی چه فواید و معایبی برای اقتصاد ما به همراه داشته است؟
واعظ: رقیب نظام ارزی ثابت، نظام ارزی شناور است. در این نظام، تعیین نرخ ارز به بازار سپرده میشود و مقام ارزی، هیچگونه دخالتی در تعیین نرخ ارز ندارد. همچنین در این نظام، نرخ ارز کارکرد تسویهکننده بازار را دارد و ما شاهد سازگاری قیمتها خواهیم بود که مبنای تصمیمگیری منطقی در بخشهای مختلف اقتصادی است. مشکل این نظام ارزی این است که با واگذاری نرخ ارز به بازار در یکچرخه تشدیدشونده افزایش نرخ ارز و تورم قرار خواهیم گرفت. مانند تجربه سال ۷۴ و تجربه سالهای اخیر؛ ضمن اینکه تعادل نرخ ارز در این نظام، باثبات نیست. در واقع در این نوع نظام ارزی، تابلوی ارز نشان میدهد که هم زمان با افزایش نرخ ارز، تقاضا کاهشیافته و عرضه افزایش پیدا میکند؛ ولی در واقعیت هم زمان با افزایش نرخ ارز در بازار، مازاد تقاضا تشدید میشود و کسری اولیه در پرداختهای خارجی بیشتر خواهد شد.
* مازاد تقاضا چگونه در بازار ارز ایجاد میشود؟
در اغلب افزایش قیمتهایی که در سالهای گذشته در خصوص نرخ ارز در کشور ایجاد شده است، بهنوعی افزایش تقاضا در بازار شکلگرفته که بازار ارز توان پاسخ به آن را نداشته است. این تقاضاها معمولا چگونه تحلیل میشوند؟
واعظ: مازاد تقاضا در بازار، تحتتأثیر سهلایه قرار دارد. لایه بنیادی تحتتأثیر رفتارهای نسبی متغیرهای اقتصاد کلان است. زمانی که نرخ رشد تبدیلی افزایش یابد، شاهد مازاد تقاضا در بازار هستیم که عامل افزایش نرخ ارز است. لایه رفتاری، زمانی است که هیجانات به سمت خرید ارز جهتگیری شده باشد که در این لایه، هرگونه افزایش در نرخ ارز پاداشی است برای تشدید تقاضا که زمینهساز افزایش بیشتر نرخ ارز خواهد شد. سومین لایه نیز حملات ارزی سوداگرانه سازماندهیشده با منشأ اوفک (اتاق فکر جنگ اقتصادی علیه ایران در آمریکا) است؛ این حملات با هدایت متمرکز و ابزارهایی برای توسعه مبادلات ارزی، امکان مازاد تقاضای تشدیدکننده را فراهم میکند که مقام ارزی در این شرایط، وظیفه تنظیم مؤثر نرخ ارز را برعهده دارد.