اشاره: طبق روال نشریه پرتو، ذیلاً خلاصه یکی دیگر از سخنرانیهای علامه مصباح (ره) تقدیم شده است.
-----------------------------------
از سال پیروزی انقلاب تا به حال بیش از یک اربعین گذشته و همه ما کمابیش تجربههایی از این شرایط استثنایی تاریخمان اندوختیم. بعضیها مشاهدتاً و بیواسطه، بعضیها را هم دیگران برای ما نقل کردند و شنیدیم. طبعاً حوادثی تلخ و شیرین مثل همه حوادثی که در عالم سراغ داریم از همه زمانهای گذشته، از اول پیدایش حضرت آدم روی زمین تا به حال، ظاهراً هیچ زمانی برایش نمیشود داد که زمانی بوده برای یک گروه چند نفری همه شادی بوده و هیچ ناراحتیای وجود نداشت یا برعکس همه تلخی و مصیبت بوده؛ این دنیا با هم قاطی است؛ «وَبَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّيِّئَاتِ».[ اعراف / 169] ما انتظار داریم و امیدواریم خدا توفیق بدهد که باز هم چند صباحی در این عالم بتوانیم انجام وظیفه کنیم و اگر کوتاهیهایی داشتیم و قابل جبران است، جبران کنیم، اشتباهاتی داشتیم ترمیم کنیم؛ هم خودمان آنچه خیر و سعادت است به آن برسیم و هم برای دیگران قدمی در این راه برداریم. برای اینکه بتوانیم بفهمیم که در چه موقعیتی هستیم و کسانی که از اول انقلاب حضور داشتند به خصوص، یا قبل از انقلاب هم کسانی فعالیتهایی داشتند که به پیروزی انقلاب انجامیده، ببینیم اگر اشتباهاتی بوده جبران کنیم، اقلا تکرار نکنیم؛ اگر وظیفهای نسبت به دیگران داریم و کوتاهی شده و غفلت کردیم، اینها را جبران کنیم و انجام بدهیم.
دو مسئلهمحوری در این مطالعه و بررسی قابل توجه است: یکی اینکه این نظام بهطور کلی از آن وقتی که انقلاب پیروز شد و این نظام برقرار شد، کسانی که مسئولیتهایی در این نظام داشتند و خدماتی انجام دادند و کارهایی به عهده گرفتند، احیاناً بعضی جاها هم اشتباهی کردند، بررسی کنیم که در این مسئولیتهایی که بر عهده گرفتند یا بر عهده آنها گذاشته شد و تلاش کردند تا به دست آوردند، این کارهایی که انجام شده به عنوان کلی نظام، نه به عنوان یک شخص یا یک گروه خاص، آیا همه اینها درست بوده، در مسیر صحیحی این حرکتها واقع شده، یا نه، اشتباهات جدی در اینها وجود دارد که هرچه زودتر جلوی آن گرفته شود و کمتر شود، هم به نفع نظام است و هم ما خودمان بیشتر بهره بردیم؛ یعنی یک بررسی چهل ساله به عنوان بررسی نظام و مسئولین نظام؛ این یک محور است که خوب است روی آن مطالعه جدی داشته باشیم تا بفهمیم لااقل آن اندازهای که توان ما اقتضاء میکند، چه کار کنیم که به این نظام خدمت کرده باشیم وظیفهمان را ما انجام دهیم، آنکه وظیفه ما است، بعداً کوتاهی نکنیم.
محور دیگر این است که ما به عنوان قشر خاصی از جامعه، فارسی عوامانه آن آخوندها، یک مقدار ادیبانهتر روحانیت، ما در میان سایر اقشار چه وظیفه خاصی داریم که ابتدا این وظیفه متوجه ما میشود، برای اینکه دیگران آمادگی انجام آن را ندارند از آنها برنمیآید و اگر تزاحم پیدا کند این وظیفه با سایر وظایف، برای ما اولویت خواهد داشت؟ البته برای بعضی اقشار دیگر هم چیزهای دیگر میتواند اولویت داشته باشد؛ فرض بفرمایید صنعتگران، کشاورزان، آنها در این ضعف اقتصادی کشور ،وظایف دیگری برعهده آنها است که از ما برنمیآید؛ اما از آنها برمیآید.
ما به عنوان قشر خاصی که یک ویژگیهایی داریم ـ که خودمان کمابیش این ویژگیها را میشناسیم ـ چه وظایف خاصی داریم؟ باید بررسی کنیم که آیا ما در اینها کوتاهی کردهایم یا نه؟ یعنی فرقش با محور اول این بود که در آن محور، خود نظام مورد بررسی قرار میگیرد و طبعاً مسئولین مختلف نظام در قوای مختلف و نهادهای مختلف، آنها مسئول اول بودند؛ در این محور این است که ما به عنوان آخوند در این نظام چه وظیفه خاصی داریم که ابتدا متوجه ما میشود و اگر نکنیم، اگر کمبودی باشد، مسئول آن ما هستیم؛ آنوقت بررسی کنیم ببینیم در طول این چهل سال، این وظیفه را درست انجام دادهایم یا نه و اگر کاستیهایی داشته، سعی کنیم در حد امکان جبران کنیم.
اما راجع به محور اول، خیال میکنم جا دارد که مطالعه شود در سیاستهایی که مسئولین کشور بعد از انقلاب تا به حال داشتند، پیگیری کردند و اجرا کردند، حالا گاه سیاستهای اعلام شده و علنی و آشکار، گاهی هم ناگفته و نانوشته؛ اما عمل برطبق آن سیاستها بوده. در اینجا مقصود این نیست که شخص خاصی یا یک دولت خاصی یا یک نهاد خاصی را ما مؤاخذه کنیم و بگوییم؛ مثلاً این دولت اشتباه کرده؛ میخواهیم ببینیم اصلاً دولتها وظایف خودشان را درست انجام دادهاند یا نه؛ در مقابل این نظام آنچه باید انجام بدهند، انجام دادهاند یا نه؛ اگر ندادند اشکال از کجاست؟ این چیزی نیست که بنده با این ضعف حافظه و ضعف اطلاعات و معلومات و به اضافه ضعفهای دیگر از فهم و ایمان و معرفت و معلومات بتوانم یک مطلب آماده و شسته رُفتهای خدمت شما تقدیم کنم؛ یک کار گستردهای است که البته در سطوح مختلفی میشود انجام بگیرد، از لحاظ ضعف و شدت، و وسعت و ضیق؛ ولی به هر حال کاری نیست که بنده در این جلسه بتوانم انجام بدهم؛ اما کلیاتی را میشود لااقل به عنوان احتمال مطرح کرد. شاید مطرح کردن این مطلب زمینهای شود که آقایان در فرصتهایی که خودشان و دوستانشان دارند، مطالعه محققانهای انجام دهند و به رأی مطمئنی برسند؛ بنده فقط به عنوان یک احتمال عرض میکنم.
ممکن است کسی ادعا کند که دولتهایی که بعد از انقلاب تشکیل شده، به عنوان یک دولت ـ آن هم دولت به معنی حکومت منظورم است، یعنی مجموع سه قوه و نهادهای مربوطش ـ هیچکدام موفقیت کامل و صددرصد نداشتهاند؛ بله، ممکن است افرادی بودهاند که هیچ کوتاهی نداشتند، امتیازات فوقالعادهای هم داشتند؛ ولی به عنوان یک نظام حکومتی، دارای نقایصی هم بودند که شخص خاصی مسئول آن نبوده، کاری نبوده که یک نفر بتواند همه آن را عهدهدار شود؛ مثلاً فرض کنید دولتی تشکیل شده و یک فرد به عنوان رئیس قوه مجریه، یا خودش اشکالاتی داشته، باید بفهمد چه اشکالی بوده، یا اگر نه، فرضاً خودش هیچ اشکالی نداشته، کسانی که همراه او کار میکردند چه نقصهایی داشتند که او نتوانسته کار خودش را به خوبی انجام دهد. تأکید میکنم منظور این نیست که شخص خاصی را یا دولت خاصی را ما مورد ملامت قرار دهیم یا بخواهیم مؤاخذه کنیم و تبلیغ له یا علیه بکنیم؛ میخواهیم خودمان بفهمیم که وظیفه ما چیست تا اگر ما باید کاری انجام دهیم در آینده متوجه باشیم که چه ضعفهایی وجود داشته و برای رفع آن ضعفها در حد میسور تلاش کنیم. ادامه دارد...
(بیانات آیت الله مصباح یزدی در جمع گروهی از اساتید مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) تاریخ: 1 تیر، 1399)