امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف): حقانیّت و واقعیّت، با ما اهل‌بیت رسول‌الله (ص) می‎باشد و کناره‎گیری عدّه‎ای از ما، هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد؛ چرا که ما دست‌پرورده‌های نیکوی پروردگار می‎باشیم و دیگر مخلوقین خداوند، دست‌پرورده‌های ما خواهند بود.    (بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۷۸)  

اخلاص؛ شرط تحقق جهاد اسلامی

اشاره: طبق روال نشریه پرتو، ذیلاً خلاصه یکی دیگر از سخنرانی‌های علامه مصباح (ره) تقدیم شده است.
-----------------------------------
اهداف مختلف مادی در جنگ‌های انسانی
در این عالمی که ما زندگی می‌کنیم و به‌خصوص در این عصر و در این برهه‌ای از زمان که هستیم، در کشورهای مختلف و در اقطار عالم دائماً شاهد برخوردها، جنگ‌ها، ستیزها، کشتارها، حمله‌ها، ائتلاف‌ها و بعد پراکنده شدن‌ها و دشمنی‌ها هستیم و طبعاً هر کسی در هر منطقه‌ای که زندگی می‌کند، اول منافع مادی خودش را در نظر دارد، بعد هم صیت، شهرت و گرایش‌های ناسیونالیستی و ملی‌اش را که کشور ما مثلاً عزت و آبرو داشته باشد. ما جایی را در عالم سراغ نداریم که این‌همه جنگ‌ها، انقلاب‌ها، کودتاها و امثال این‌ها واقع شود و این دو عامل در آن نقش نداشته باشد؛ یا منافع مادی فردی یا گروهی مورد نظر است یا همین شهرت جهانی و عزت و اقتداری که در سایه پیروزی در جنگ‌ها نصیب آن‌ها می‌شود. بخشی از این اختلافات و جنگ و ستیزها در داخل کشورهای اسلامی اتفاق می‌افتد که از منطقه خاورمیانه تا غرب اروپا و آفریقا و حتی قسمتی از قاره آمریکا را هم در برمی‌گیرد و مسلمان‌ها در شکل‌گیری این منازعات و اختلافات نقش دارند. گاهی هم در بین خود مسلمان‌ها درگیری‌ها، جنگ‌ها و کشتارهایی اتفاق می‌افتد که در این دهه‌های اخیر شاهد نمونه‌های متعددی از آن بودیم و هستیم. تصور بسیاری از مردم این است که درگیری‌هایی که بین مسلمان‌ها با دیگران یا حتی بین خود مسلمان‌ها اتفاق می‌افتد، مثل سایر جنگ‌ها و اختلافاتی است که بین سایر اقوام و ملل و ادیان وجود دارد و عامل آن‌ها هم همین منافع مادی گروهی و جناحی خاص است تا منافع قومی و نژادی. اینجا این سؤال مطرح می‌شود که آیا واقعاً اختلافاتی که در عالم اسلام واقع می‌شود عیناً همان اختلافاتی است که در سایر اقوام واقع می‌شود و انگیزه اصلی آن‌ها هم همین امور مادی است، یا عوامل دیگری هم در اینجا نقش دارد؟
ایمان و معنویت در دفاع مقدس
شاید ما اگر یک آمار دقیقی داشته باشیم، در این‌گونه اختلافاتی که در جهان اسلام هم اتفاق می‌افتد، اکثریت قاطعی، همین انگیزه‌ها را دارند و اختلافاتشان سر امور مادی، مرزی، منافع منطقه‌ای و امثال این‌هاست؛ ولی نمی‌شود گفت که در بین مسلمین هم منحصراً همین عامل مؤثر است. چه‌بسا عوامل دیگری هم لااقل در بعضی از گروه‌ها و اصناف ضمیمه می‌شود.
برای اینکه یک مثال عینی بزنم که ما خودمان در جریانش بوده‌ایم و تجربه کرده‌ایم، در جنگی که در اوایل انقلاب در طول هفت، هشت سال بین ایران و دولت عراق به رهبری صدام اتفاق افتاد، بدون شک سپاهِ صدام انگیزه‌ای جز انگیزه‌ها و منافع مادی نداشتند و می‌خواستند بخشی از ایران را و مخصوصاً مناطق نفت‌خیز جنوب ایران را تصرف کنند. در مقابل، در ایران هم کسانی بودند که صرفاً به خاطر دفاع از وطن و ملیت و منافع یک قومی می‌جنگیدند؛ اما ما شاهد بودیم که جنگیدن بخش عظیمی از مردم ایران نه‌تنها به خاطر انگیزه‌های مادی نبود؛ بلکه همه هستی زندگی مادی‌شان را و فرزندان، جوانان و همسرانشان را هم در این راه فدا کردند، بدون اینکه هیچ چشم‌داشتی برای امور مادی و دنیوی داشته باشند!
وجود این‌گونه جنگجویانی که در جهادشان تنها به انگیزه‌های مادی فکر نمی‌کردند و فوق همه منافع مادی یک اغراض معنوی و الهی را هم در نظر داشته‌اند، ایجاب می‌کند که ما بتوانیم به حسب نظر، جنگ‌های انسانی را به دو گروه و دو دسته تقسیم کنیم که یک گروه، تنها به خاطر منافع مادی‌شان می‌جنگند و گروهی که به مسائل مادی توجهی ندارند و به خاطر اهداف معنوی، انسانی و الهی حتی جان خودشان را هم فدا می‌کنند. گو اینکه از نظر تعداد، آن دسته اول که دنبال منافع مادی هستند خیلی بیشتر هستند.
تاریخ امم سابقه، به‌خصوص آنچه در قرآن کریم آمده، آن‌ها هم از مواردی یاد می‌کند که قتال و جهادشان صرفاً به خاطر منافع مادی نبود و این‌ها یک اهداف الهی فوق آن‌ها را دنبال می‌کردند و حتی حاضر بودند همه منافع مادی‌شان هم را برای رسیدن به آن منافع الهی و معنوی و ارزش‌های انسانی صرف کنند که همه ما نمونه‌های آن را در صدر اسلام می‌دانیم. بعد از آن هم تابه‌حال، گاه‌گاهی در گوشه و کنار کشورهای اسلامی چنین دفاع‌های مقدس و جهادهای ارزشی و الهی اتفاق افتاده است.
انگیزه‌های مختلف در فعالیت‌های سیاسی اجتماعی جهادی
ذکر این مقدمه برای این بود که ما به خودمان برگردیم و ببینیم که شرکت ما در این فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی و جهادی از روی چه انگیزه‌ای است؟! آیا عاملی که ما را به طرف این فداکاری‌ها و درگیری‌ها تحریک می‌کند، آیا فقط امید به منافع مادی است؟! برای این است که ثروت بیشتر، سلطه بیشتر و قدرت و منافع بیشتری به دست بیاوریم یا یک انگیزه الهی، ما را به این وادی می‌کشاند و اگر آن نبود، ما حاضر نبودیم این زحمت‌ها را تحمل کنیم و این فداکاری‌ها را انجام دهیم و در واقع انگیزه اصلی ما یک انگیزه الهی و فوق مادی است؟!
ما وقتی در هر یک از این جنگ‌ها بررسی کنیم، شاید عده‌ای را بیابیم که آن‌ها دنبال منافع مادی هستند و اگر یک‌وقت منافع مادی آن‌ها به خطر بیفتد، چندان علاقه‌ای به ورود در این مسائل خطرناک و جنگ و کشتار نداشته باشند و این طبیعت فعالیت‌های انسانی اجتماعی است که ارزش‌ها همیشه در یک سطح نیست، انگیزه‌ها مثل هم نیست، اشخاص از لحاظ ارزش کارشان و پاکی نیتشان بسیار متفاوت هستند. آنکه مهم است این است که ما ببینیم خودمان و گروهمان در چه صفی قرار می‌گیریم؟
ممکن است انسان‌های ساده‌دل، کسانی که هنوز معرفت کاملی به ارزش‌های الهی ندارند یا نوجوان‌هایی که تازه نشو و نما کرده‌اند و وارد اجتماع شده‌اند فکر کنند خیلی فرقی نمی‌کند؛ ما می‌خواهیم در این جنگ بر دشمنانمان پیروز شویم، فداکاری می‌کنیم، شجاعت به خرج می‌دهیم، خود این‌ها ارزش اصلی است. حالا نیت نهایی ما آیا منافع مادی باشد یا معنوی، خیلی مهم نیست؛ مهم این است که ما در این جنگ پیروز شویم و دشمنانمان را شکست دهیم. ممکن است در کشورهای ما و مناطق ما همچنین جمعیت‌ها و چنین گروه‌هایی در نوجوان‌ها و افراد کم‌معرفت پیدا شوند؛ ولی ما باید سعی کنیم ببینیم آیا واقعاً این دو نوع کار و این دو نوع جهاد، یکی با انگیزه مادی و یکی با انگیزه الهی، از لحاظ ارزش مساوی هستند و خدا این‌ها را یک‌جور پاداش می‌دهد یا این‌ها با هم متفاوت هستند؟
جایگاه نیت در ارزش کار
سؤال محوری در عرایض بنده این است که آیا از دیدگاه اسلامی، ارزش این فعالیت‌های جهادی و مبارزات، به خود عمل است یا اینکه ارزش اصلی برای نیت و انگیزه، ورود در کار است؟ اگر ارزش در خود عمل باشد، خیلی مهم نیست که ما چه اندازه دنبال منافع مادی هم باشیم؛ اما اگر واقعاً ارزش عمل، تابع نیت است، ما باید سعی کنیم نیتمان را در این اعمالمان خالص‌تر و پاک‌تر کنیم.
برای اینکه وقت شما را زیاد نگیرم، یک داستان کوتاهی از صدر اسلام، از زمان پیغمبر اکرم‌صلیاللهعلیهوآله نقل می‌کنم که در تواریخ ثبت شده است. آن داستان مربوط به جنگ احد است. می‌دانیم که در جنگ احد سختی‌های زیادی به مسلمان‌ها وارد شد و حمزه سیدالشهدا و بسیاری از بزرگان اصحاب در آن جنگ شهید شدند و خسارات زیادی به مسلمان‌ها وارد شد. راوی می‌گوید که من در روز جنگ احد در کنار پیغمبر اکرم ایستاده بودم. یک نفر، سراسیمه وارد میدان جنگ شد و قدری این طرف و آن طرف نگاه کرد و بعد شمشیرش را کشید و به جنگ رفت و بالاخره شهید شد و افتاد. من داشتم کنار پیغمبر اکرم این داستان را تماشا می‌کردم، خدمت رسول خداصلیاللهعلیهوآله عرض کردم که این شخصی که همین الان آمد وارد میدان شد و جنگید تا به شهادت رسید، چه مقامی پیش خدا دارد؟ حضرت نگاهی کردند و فرمودند چیز ارزشمندی نیست! من تعجب کردم؛ این شخص باوجوداینکه به محض وارد شدن در میدان جنگ، رفت جنگید و آن‌قدر رشادت به خرج داد تا شهید شد، پیغمبر خیلی او را تحویل نگرفت! گفتم چرا؟! این شخص را می‌گفتم که همین امروز آمد وارد شد و جنگید تا شهید شد. حضرت فرمودند او شخصی بود که در بیرون از میدان جنگ داشت عبور می‌کرد، الاغش را گم کرده بود، می‌گشت الاغش را پیدا کند. دنبال الاغش که می‌گشت دید اینجا جمعیتی هست، آمد اینجا ببیند که چه خبر است. دید حالا میدان جنگ است و با خودش گفت حالا که اینجا گیر افتادیم از خودمان دفاع کنیم. این برای اینکه جان خودش را نجات دهد و بگردد الاغش را هم پیدا کند و ببرد، جنگید. این شهید الحمار است و این شهادتش هیچ ارزشی ندارد؛ چون نیت او این نبود که برای الله بجنگد؛ این نیتش این بود که برود الاغش را پیدا کند. این شاهد بر این است که نیت چه اندازه در ارزش کار اثر دارد.
(آیت الله مصباح یزدی در دیدار جمعی از طلاب غیر ایرانی در تاریخ 7 بهمن 1397)