تردیدی نیست که اسقاط عمدی جنین، صرفنظر از ضرورت و حالات خاص که ممکن است انجام آن مجاز شمرده شود، از دیدگاه فقه اسلام حرام است و برای زن حامله و غیر او جایز نیست جنین را اسقاط نمایند.
نظریّه مشهور در میان فقها این است که اگر کسی با عمد و آگاهی و اراده قتل، بهواسطه ضربه یا اذیّت و آزار و یا هر وسیله دیگر، موجب شود که زن حامله، جنین را پس از اتمام خلقت و ولوج روح، مرده ساقط نماید، قاتل محسوب میشود و باید قصاص گردد.
اسقاط بچه از رحم مادر پیش از موعد مقرّر یا ناقص و ناتمام بودن آن را «سقط جنین» گویند. رایجترین دلیل برای سقط جنین که مورد پذیرش بسیاری از کشورها قرار گرفته است، نجات دادن جان مادر باردار است. تردیدی نیست که اسقاط عمدی جنین، صرفنظر از ضرورت و حالات خاص که ممکن است انجام آن مجاز شمرده شود، از دیدگاه فقه اسلام، حرام است و برای زن حامله و غیر او جایز نیست جنین را اسقاط نمایند. دلیل این نظریه، علاوه بر عموم و اطلاق ادلّهای که بر حرمت قتل نفسِ محترمه دلالت دارد، روایاتی در حدّ استفاضه؛ بلکه تواتر معنوی است که در باب دیات وارد شده و بر حکم این مسئله دلالت دارد.
اسقاط جنین، ممکن است به شیوههای مختلف انجام پذیرد، و نظریّه مشهور در میان فقها این است که اگر کسی با عمد و آگاهی و اراده قتل، بهواسطه ضربه یا اذیّت و آزار و یا هر وسیله دیگر، موجب شود که زن حامله، جنین را پس از اتمام خلقت و ولوج روح، مرده ساقط نماید، قاتل محسوب میشود و باید قصاص گردد.
سقط جنین از نظر پزشکی، چند نوع است:
۱. سقط جنین عادی یا مرضی (خود به خودی): این نوع سقط جنین، بهرغم عدم تمایل زن و شوهر، به سبب بیماریهای مربوط به مادر و جنین، بدون اینکه فردی در سقط دخالت داشته باشد، انجام میشود. ۲. سقط جنین ضربهای: سقطی است که در اثر منازعات یا تصادفات و اتّفاقات رخ میدهد. ۳. سقط جنین طبّی یا درمانی (قانونی): در جایی است که ادامه حاملگی برای زن خطرناک باشد و جان وی به علّت بیماری در خطر باشد. همچنین ممکن است قطع دوران حاملگی، برای جلوگیری از عوارض جسمانی یا روانی زن، حتّی امری ضروری برای نجات زندگی مادر قلمداد گردد.
۴. سقط جنین جنایی یا عمدی که شخص با اراده و قصد، مرتکب آن میگردد و نتیجه که همان اسقاط جنین است، صورت پذیرد. در این بخش، به بررسی این نوع اسقاط جنین و احکام آن میپردازیم.
در کشورهای مختلف جهان در مورد قسم اخیر، نگرشها و مقرّرات متفاوتی وجود دارد. در برخی از کشورها این مسئله کاملاً آزاد است. جدیدترین بررسیها نشان میدهد، آمریکا از زمره کشورهایی است که آمار سقط جنین در آن بهصورت وحشتناکی بالا رفته است.
در مقابل، برخی از کشورها به جز در موارد بسیار محدود، آن را منع میکنند. در میان این دو دسته، نیز کشورهایی هستند که از آزادی نسبی سقط جنین حمایت میکنند. این کشورها قوانین مربوط به آن را با توجّه به انگیزههای اجتماعی یا پزشکی و بهداشتی تنظیم نمودهاند.
سقط کردن جنین به هر وسیله؛ اعم از خوردن یا تزریق دارو، حرام است؛ خواه از طریق مشروع متکوّن شده باشد یا از زنا.
تردیدی نیست که اسقاط عمدی جنین، صرفنظر از ضرورت و حالات خاص که ممکن است انجام آن مجاز شمرده شود، از دیدگاه فقه اسلام حرام است و برای زن حامله و غیر او جایز نیست جنین را اسقاط نمایند. این حکم از دیرباز در عبارات فقها عنوان گردیده است. و به عقیده امام خمینی، دلایلی مانند مشکلات اقتصادی، اجتماعی، تعدّد اولاد و کهنسالی نیز برای قطع دائم حاملگی و یا سقط جنین، مجوّز نیست.
و در مواردی هم که امکان وجود نقایص مادرزادی جسمی و عقلی و روانی، به طور سرشتی یا اکتسابی در جنین هست؛ مثل انواع بیماریهای ارثی یا ناشی از تاثیر موادّ و داروها و اشعه ایکس و غیره، سقط جایز نیست و فرق نمیکند که جنین زیر و یا بالای چهار ماه باشد. بهعبارتدیگر در سقط درمانی در مورد بیماران پیشرفتهای که ادامه حاملگی آنان برایشان خطر جانی دارد، با سنّ جنینی زیر چهار ماه فقط «اگر خوف خطر جانی هست با تشخیص دکتر مورد وثوق قبل از ولوج روح مانع ندارد».
امام خمینی همچنین در تحریرالوسیله مینویسد: خوردن هر چیزی که به بدن ضرر میرساند حرام است؛ چه موجب هلاکت باشد- مانند آشامیدن سمهای کشنده و آشامیدن زن حامله چیزی را که موجب سقط جنین شود - و چه موجب انحراف مزاج یا ازکارافتادن بعضی از حسّهای ظاهری یا باطنی، یا موجب فقدان بعضی از نیروها باشد؛ مانند مردی که چیزی بیاشامد که قوه جنسی و تناسلی را قطع نماید یا زن چیزی بیاشامد که عقیم و نازا شود.
همچنین بر حرمت سقط جنین، شیخ صدوق در کتاب من لا یحضره الفقیه، علاّمه مجلسی در روضه المتقین و لوامع، شیخ حرّ عاملی در وسائل الشیعه و برخی از اعلام معاصرین مانند آیتالله فاضل لنکرانی، مکارم شیرازی و دیگران، در مباحث فقهی به حرمت آن فتوا دادهاند.
دلیل این نظریه، علاوه بر عموم و اطلاق ادلّهای که بر حرمت قتل نفسِ محترمه دلالت دارد، چون در بعضی از صورتها، بر اسقاط جنین عنوان قتل صادق است، روایاتی در حدّ استفاضه؛ بلکه تواتر معنوی است که در باب دیات وارد شده و بر حکم این مسئله دلالت دارد. مانند اینکه، در روایت صحیح ابی عبیده میگوید: از امام باقر (علیهالسّلام) سؤال کردم، زن حامله بدون اطّلاع شوهر خود از دارویی استفاده کرده و فرزندی که در رحم داشته را ساقط نموده؟ حضرت فرمودند: اگر جنین در حالی که ساقط شده، استخوان داشته و بر استخوان او گوشت روییده شده، باید زن، دیه او را به پدرش بپردازد... سؤال کردم، آیا زن در دیه فرزندی که سقط شده با پدرش شریک نمیشود؟ حضرت فرمود: خیر، چون او را کشته است، از او ارث نمیبرد «قَالَ لا لِاَنَّهَا قَتَلَتْهُ فَلَا تَرِثُهُ».
دلالت این روایت بر حکم مسئله، روشن است؛ زیرا امام (علیهالسّلام) اسقاط جنین را قتل دانسته و فرموده: قاتل از دیه ارث نمیبرد.
در روایت دیگری، اسحاق بن عمّار میگوید: از امام کاظم (علیهالسّلام) سؤال کردم، زنی از ترس اینکه صاحب فرزند شود، اقدام به خوردن دارو مینماید و بر اثر آن، جنین ساقط میشود؟ حضرت فرمودند: نباید چنین کاری انجام دهد. وی میگوید: عرض کردم، آنچه زن در رحم دارد، در حدّ نطفه است. فرمودند: اوّلین مرحله خلقت انسان، نطفه است. «الْمَرْاَةُ تَخَافُ الْحَبَلَ فَتَشْرَبُ الدَّوَاءَ فَتُلْقِی مَا فِی بَطْنِهَا فَقَالَ لَا فَقُلْتُ اِنَّمَا هُوَ نُطْفَةٌ قَالَ اِنَّ اَوَّلَ مَا یُخْلَقُ نُطْفَةٌ».
این روایت نیز بر حرمت اسقاط جنین، حتّی با فرض اینکه شوهر از آن آگاهی داشته باشد و بدان راضی باشد، دلالت دارد. روایات دیگری نیز وارد شده که مضمون آن شبیه آنچه ذکر شد، میباشد.
اسقاط جنین، ممکن است به شیوههای مختلف انجام پذیرد:
۱. اسقاط جنین پس از ولوج روح، به طور عمد. ۲. اسقاط جنین پس از ولوج روح، به طور خطا یا شبه عمد. ۳. اسقاط جنین پیش از ولوج روح، اعم از اینکه به طور عمد باشد یا خطا و یا شبه عمد. مرد نمیتواند همسرش را وادار به سقط جنین کند؛ چنانکه اطاعت زوجه از زوج در سقط جنین حرام است.
نظریّه مشهور در میان فقها این است که اگر کسی با عمد و آگاهی و اراده قتل، بهواسطه ضربه یا اذیّت و آزار و یا هر وسیله دیگر، موجب شود که زن حامله، جنین را پس از اتمام خلقت و ولوج روح، مرده ساقط نماید، قاتل محسوب میشود و باید قصاص گردد.
در این حکم تفاوتى میان مراحل مختلف جنین نیست. بنابراین، ساقط کردن نطفه استقرار یافته در جدار رحم نیز که مبدأ رشد جنین است، حرام مىباشد.
توضیح اینکه؛ در باب قصاص، نظریّه مشهور در بین فقهای امامیّه این است که اگر شخص بالغ با عمد و اراده قتل، کودکی را به قتل برساند، قصاص میشود. بسیاری از فقیهان به این مسئله فتوا دادهاند و برخی نیز ادّعای عدم خلاف نمودهاند و برخی دیگر آن را منطبق با مذهب شیعه دانستهاند.
به هر روی جنین بعد از ولوج روح، عرفاً کودک و انسان دارای نفس محترمه محسوب میگردد. بنابر قول مشهور، در سقط کردن عمدی جنین پس از دمیده شدن روح در آن، قصاص ثابت است.