امام باقر علیه السلام فرمودند:  به خدا سوگند که او (مهدی (علیه السلام)) مضطر (حقیقی) است که در کتاب خدا آمده می فرماید: «اَمَّن یجیب المضطر اذ ادعاه و یکشف السؤ...» بحارالانوار، ج ٥٢، ص ٣٤١ 

«پسران هور»؛ روایتی که شهید گمنام را به قهرمان ملی بدل کرد

سال‌ها بود که منتقدان در گلایه از آثار تکراری دفاع مقدس بر اینکه این ۸ سال چهره‌ها و داستان‌های بکر و پرداخته نشده بالقوه جذابی هست که هنوز گفته و شنیده نشده است و می‌توان با دست گذاشتن روی آنان راوی قصه‌هایی جذاب و بی‌نظیر بود را گوشزد می‌کردند.
داستان زندگی و مبارزه «شهید علی هاشمی» یکی از همین داستان‌های گفته نشده بود. داستانی که آن‌قدر جذاب بود که در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر دو فیلم در تلاقی همدیگر هر دو این شهید را قاب گرفتند؛ فیلم‌های سینمایی «اسفند» و «اشک هور».
«اشک هور» پس از اقبال در جشنواره و پرده نقره‌ای در نسخه‌ای تلویزیونی با نام «پسران هور» برای مخاطبان این مدیوم به نمایش درآمد و از اوایل مهرماه ۱۴۰۴ تا اواخر همین ماه روی آنتن رفت.
گرچه سال‌های گمنامی علی هاشمی بسیار زیاد بود؛ اما به قول دیالوگ پایانی راوی این سریال «خدا دلش نمی‌خواست اسم این مرد تو تاریخ گم بشه» و همین شد که از بهمن ۱۴۰۳ تا مهر ۱۴۰۴ اسم این شهید جنوبی از زبان مردم نیفتاد. جنوبی‌هایی که بعضاً از نشناختن و از یادبردنش شرمنده بودند؛ اما ورق روزگار این‌گونه برگشت که به قول سریال «علی هاشمی در روز تشییع جنازه‌اش دوباره به دنیا بیاید» و حالا برای یک ایران همان قهرمانی باشد که بود.
«گمنام ماندگاری» که پیدا شد
علی هاشمی بی‌شک یکی از تاثیرگذارترین و مهم‌ترین فرماندهان دفاع مقدس بود. آدمی که در سال‌های ابتدایی جوانی به چنان درجه‌ای از هوش اجتماعی و تحلیلی رسیده بود که هم عملیاتی غیرممکن را ممکن ساخت و هم مردم بومی را به بهترین شکل با خود و با نظامیان تهرانی همراه کرد. علی هاشمی به عنوان شخصیت کلیدی سریال «پسران هور» پرتره یکی از مهم‌ترین چهره‌های دفاع مقدس در جنوب کشور به شمار می‌رود. وی فرمانده قرارگاه «نصرت» بود و با تسلط بر جغرافیای منطقه هورالعظیم و بهره‌گیری از نیروهای بومی، نقش تعیین‌کننده‌ای در عملیاتی مانند خیبر و بدر ایفا کرد.
شهید هاشمی از جمله فرماندهانی بود که هوش نظامی و جسارت استراتژیکش در جبهه‌های جنوب او را به چهره‌ای استثنایی در تاریخ دفاع مقدس بدل کرد. روایت‌ها نشان می‌دهد که او نه‌تنها در طراحی و اجرای عملیات‌های پیچیده در منطقه‌ی هور، به‌ویژه در قرارگاه نصرت، از چنان قدرت تحلیل و ابتکاری برخوردار بود، که حتی در میان فرماندهان ارشد سپاه زبانزد بود؛ بلکه توانست با تکیه بر شناخت عمیق از جغرافیای هور و ارتباط نزدیک با مردم بومی، عملیاتی را سامان دهد که هیچ‌گاه لو نرفت.
نبوغ او تنها به صحنه نبرد محدود نمی‌شد؛ در سال‌هایی که شیعیان عراق زیر فشار و خفقان رژیم بعث بودند، او با تدابیری هوشمندانه، امکان زیارت و ارتباط معنوی رزمندگان را در همان خاک دشمن فراهم کرد. اقدامی که هم نماد ایمان و هم نشانه‌ای از شجاعت و درایتش بود. چنین وجوهی از شخصیت هاشمی که در آثار تصویری کمتر به‌درستی بازتاب یافته‌اند، ظرفیت‌های دراماتیک و انسانی عظیمی در خود دارند. جنبه‌هایی که اگر با زبان امروز و نگاهی واقع‌گرایانه‌تر روایت شوند، می‌توانند نسل جوان را با مفهوم «عقلانیت در ایمان» و «استراتژی در مقاومت» آشنا کنند.
نکته مهم در جایگاه وی «گمنامی ماندگار» اوست؛ یعنی با وجود فعالیت‌های قابل‌توجه تا سال‌ها کمتر دیده شده بود و همین موضوع، ضرورت بازخوانی و معرفی او را افزایش می‌داد. یعنی باید به عنوان یک قهرمان ملی برای نسل جدید معرفی و بازخوانی می‌شد. بر این اساس علی هاشمی نه فقط یک فرمانده جنگی؛ بلکه یک عنصر کلیدی در حافظه جمعی دفاع مقدس ایران است که پرداخت هنری به او در «پسران هور» هم ارزش‌های حماسی را منتقل می‌کند و هم زمینه گفت‌وگو با مخاطب امروز را فراهم می‌آورد.
سریال پسران هور به کارگردانی مهدی جعفری توانست، درست مانند نسخه سینمایی‌اش؛ بلکه حتی مؤثرتر از آن نگاه مخاطبان را جلب کند. دلیل این توفیق را باید در ترکیب هوشمندانه روایت مستندگونه با درام انسانی جست‌وجو کرد. جعفری برخلاف بسیاری از فیلمسازان دفاع مقدس که صرفاً به بازنمایی نبرد می‌پردازند، جنگ را از دریچه روابط انسانی، ایمان و تصمیم‌های اخلاقی روایت کرده است.
قصه‌ای که هم در سینما درخشید و هم تلویزیون
شخصیت محوری شهید علی هاشمی نیز به‌عنوان قهرمانی که عقلانیت نظامی را با عمق عاطفی در هم می‌آمیزد، به سریال بعدی انسانی و چندلایه داده است. از سوی دیگر، تولید در لوکیشن‌های واقعی هور، استفاده از بازیگران بومی و طراحی بصری دقیق، فضایی مستندگونه و صادقانه ایجاد کرده که با ذهن و ذائقه مخاطب امروز ارتباطی طبیعی برقرار می‌کند. هم‌زمانی پخش با موج نقدهای مثبت رسانه‌ای و استقبال کاربران شبکه‌های اجتماعی از شخصیت‌پردازی علی هاشمی، سبب شد پسران هور از محدوده‌ی «اثر مناسبتی» فراتر رفته و به تجربه‌ای فرهنگی بدل شود؛ تجربه‌ای که هم جنبه‌ی آموزشی و هم جنبه احساسی دارد.
دفاع مقدس، بازیگر «بفروش» نمی‌خواهد
از ویژگی‌های برجسته سریال پسران هور، انتخاب درست بازیگران بود. بازیگرانی که اگرچه سوپراستار نبودند؛ اما در ایفای آنچه که باید خوش درخشیدند و مخاطبان را به بهترین شکل همراه خود ساختند. این‌عدم انتخاب بازیگران ستاره برای نقش‌های اصلی از سوی مهدی جعفری شاید از تجربه‌اش در تولیدات دفاع مقدسی می‌آید. جعفری به خوبی دریافته است که یک قصه ناشنیده با استخوان‌بندی استاندارد مهم‌ترین چیزی‌هایی که باید را دارد و در نتیجه نه به دنبال چهره‌ای به اصطلاح بفروش که به سراغ بازیگری توانمند می‌رود و این توانمندی بازیگران همان چیزی بود که موفقیت «پسران هور» را تضمین کرد.
مستنداتی که بال خیال شدند
افزوده شدن بخش‌هایی از تصاویر و مستندهای واقعی به سریال «پسران هور» نقشی محوری در تقویت اعتبار روایی و تأثیر احساسی این قصه ایجاد کرد؛ چرا که نه به منظور تزیین که در راستای افزایش اثر مضمون به کار گرفته شد.
تلفیق میان تصویر مستند و روایت دراماتیک، به شخصیت شهید علی هاشمی و همرزمانش حضوری ملموس و قابل باور بخشید و اعتماد تماشاگر به صداقت اثر را افزایش داد. از سوی دیگر، هر قاب مستند بار عاطفی سریال را تشدید می‌کند. مهدی جعفری که به گفته بازیگران این اثر در تمام زمان‌های فراغت در ایام فیلمبرداری در هور دوربین به دست به دنبال ثبت مستندات بود، با این انتخاب هوشمندانه، مرز میان واقعیت تاریخی و بازآفرینی هنری را عمداً کمرنگ کرده تا مخاطب احساس کند در دل یک واقعه زنده حضور دارد، نه صرفاً تماشای یک بازسازی. این تلفیق میان تصویر مستند و روایت دراماتیک، به شخصیت شهید علی هاشمی و همرزمانش حضوری ملموس و قابل باور بخشید و اعتماد تماشاگر به صداقت اثر را افزایش داد. از سوی دیگر، هر قاب مستند بار عاطفی سریال را تشدید می‌کند؛ زیرا مخاطب متوجه می‌شود آنچه می‌بیند صرفاً خیال‌پردازی نیست؛ بلکه برگرفته از حقیقتی زیسته و پرافتخار است. این ترکیب هدفمند، پسران هور را از سطح یک سریال جنگی معمولی فراتر برده و آن را به اثری میان سینما و تاریخ تبدیل کرده؛ روایتی که گذشته را نه فقط بازگو می‌کند؛ بلکه در حافظه جمعی امروز زنده نگاه می‌دارد.
«پسران هور» روایتی رازآلودی از قهرمانی جاودان
مهجوریت و رازآلودگی شهید علی هاشمی، به‌عنوان فرمانده‌ای امنیتی و محرمانه در جنگ، یکی از عناصر کلیدی است که سریال پسران هور توانسته از آن بهره دراماتیک ببرد. این ویژگی باعث شده شخصیت هاشمی در سریال چندلایه و پیچیده به نظر برسد: او نه صرفاً یک فرمانده شجاع؛ بلکه انسانی با مسئولیت‌های سنگین، محدودیت‌های اطلاعاتی و فشار اجتماعی است که باید همواره تصمیم‌های حساس بگیرد و در عین حال اعتماد همرزمان و نیروها را حفظ کند.
سریال با پرداختن به واکنش‌های اطرافیان، شایعات و حرف‌های پشت‌سر او، تضاد میان تصویر عمومی و واقعیت درونی شخصیت را به نمایش می‌گذارد، موضوعی که در آثار دفاع مقدس کمتر دیده شده است. در نهایت، مهجوریت و رازآلودگی هاشمی، نه تنها جذابیت روایی و دراماتیک سریال را افزایش داده؛ بلکه مخاطب را با مفهوم مهمی از تاریخ و اخلاق مقاومت آشنا می‌کند. 
گمنامی تاریخی او که ناشی از فعالیت‌های محرمانه و نبود پیکرش تا سال‌ها بود، در روایت سریال به نوعی فضای رازآلود و کشش دراماتیک داده است. مخاطب با تماشای زندگی و اقدامات او، علاوه بر مشاهده شجاعت و ابتکار عمل، با دشواری‌های شخصی و فشارهای روانی او نیز مواجه می‌شود؛ چیزی که به عمق انسانی شخصیتش می‌افزاید و آن را فراتر از یک قهرمان صرفاً نظامی می‌کند.
این رازآلودگی همچنین به کارگردان اجازه داده است تعلیق و کشش روایی ایجاد کند. بیننده همواره کنجکاو است بداند تصمیمات حساس بعدی هاشمی چه خواهد بود و چگونه از پیچیدگی‌های محیط جنگ جان سالم به در می‌برد. افزون بر این، سریال با پرداختن به واکنش‌های اطرافیان، شایعات و حرف‌های پشت‌سر او، تضاد میان تصویر عمومی و واقعیت درونی شخصیت را به نمایش می‌گذارد؛ موضوعی که در آثار دفاع مقدس کمتر دیده شده است.
در نهایت، مهجوریت و رازآلودگی هاشمی، نه تنها جذابیت روایی و دراماتیک سریال را افزایش داده؛ بلکه مخاطب را با مفهوم مهمی از تاریخ و اخلاق مقاومت آشنا می‌کند. بسیاری از قهرمانان واقعی، بدون نام و نشان، با صبر، تدبیر و فداکاری در پس‌زمینه تاریخ عمل کرده‌اند و بازشناسی آن‌ها نیازمند نگاه هنری و دقیق است.
در نهایت باید اشاره کرد که این خاک و این دفاع مقدس هنوز آدم‌های گمنام بسیاری دارد که شنیدن و روایت قصه‌هایشان نه صرف سرگرم‌کنندگی که خاصیتی آگاهی‌بخش دارد؛ آگاهی از قهرمانانی که روزی بودند و ایستادند تا این خاک بماند.