امام باقر علیه السلام فرمودند:  به خدا سوگند که او (مهدی (علیه السلام)) مضطر (حقیقی) است که در کتاب خدا آمده می فرماید: «اَمَّن یجیب المضطر اذ ادعاه و یکشف السؤ...» بحارالانوار، ج ٥٢، ص ٣٤١ 

د‏‏ر محضر قرآن 1131

عدم تسلّط کفّار بر مؤمنانُ 
 (منافقان) کسانی‌اند که پیوسته (از سر بدخواهی) مراقب شما هستند تا اگر از سوی خدا برای شما پیروزی باشد، گویند: آیا ما با شما نبودیم؟ (پس باید در افتخارات و غنائم شریک شویم) اگر برای کفّار بهره‌ای (از پیروزی) بود، (به کفّار) گویند: آیا ما مشوّق شما (برای جنگ با مسلمانان) و بازدارنده شما از گزند آنان و عدم تسلیم در برابر مؤمنان نبودیم؟ پس خداوند روز قیامت، میان شما داوری خواهد کرد و خداوند هرگز راهی برای سلطه‌ی کفّار بر مسلمانان قرار نداده است. (سوره نساء آیه ۱۴۱)
نکته‌ها
قرآن، از پیروزی مسلمانان با کلمه «فَتْحٌ» و پیروزی کفّار با واژه‌ی «نَصِيبٌ» شاید به این جهت تعبیر کرده است که بفهماند رونق کفر، زودگذر است و فرجام نیک و پیروزی واقعی، با حقّ است. «نَسْتَحْوِذْ» از ریشه‌ی «حوذ» به معنای عقبِ ران آمده است؛ زیرا شتربان برای سوق و حرکت دادن شتر، به آن قسمت ضربه می‌زند و در اینجا مراد، تشویق کفّار به جنگ علیه مسلمانان است. فقها در مسائل مختلف فقهی، برای اثبات عدم تسلّط کفّار بر مؤمنان، به جمله‌ی «لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ» استناد می‌کنند. البتّه رفت‌وآمد و کسب اطلاع و آموزش دیدن و تبادل فرهنگی و اقتصادی، اگر سبب سلطه کفّار و ذلّت مؤمنان نباشد، مانعی ندارد. چون در روایات می‌خوانیم: آموزش ببینید، گرچه به قیمت مسافرت به کشور چین باشد و یا پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله فرمود: هر کافر اسیری، ده مسلمان را آموزش دهد، او را آزاد می‌کنم و در زمان معصومین علیهم‌السلام، معاملات میان مسلمانان و دیگران انجام می‌شده است.
 
جدیت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در عدالت که باید سرلوحه مسئولان باشد    
نکوهش یک کارگزار: پس از یاد خدا و درود، از تو خبری رسیده است که اگر چنان کرده باشی، پروردگار خود را به خشم آورده، و امام خود را نافرمانی، و در امانت خود خیانت کرده‌ای. به من خبر رسیده که کشت زمین‌ها را برداشته، و آنچه را که می‌توانستی گرفته، و آنچه در اختیار داشتی به خیانت خورده‌ای. پس هر چه زودتر حساب اموال را برای من بفرست و بدان که حسابرسی خداوند، از حسابرسی مردم سخت‌تر است. (نامه ۴۰ نهج‌البلاغه)