ما به عنوان محبان و شیعیان آن حضرت (سلام الله علیها) باید ضمن آگاهی از آنها، در عمل به آنها نیز سرآمد باشیم. یکی از بزرگترین تجلیّات اهل بیت (علیهمالسلام) مربوط به مسئله خانواده است و به عبارت دیگر، نخستین ویژگی که میتواند معرّف آن بزرگواران باشد، بُعد خانوادگی و ارزشهای نهفته در این خانواده نورانی است و ما نیز باید الگوهای خود در تمام زمینهها از جمله خانواده را عالیترین هادیان بشریت؛ یعنی حضرات معصومین (علیهم السلام) قرار دهیم. جالب است که در حدیث شریف کساء وقتی به معرفی اهل بیت (علیهمالسلام) پرداخته میشود، آنچه نمود بیشتری دارد، بحث خانواده و اهلیت است. هنگامی که جبرئیل پرسید: «و من تحت الکساء؟» جواب آمد: «هُمْ فاطِمَةُ وَ اَبُوها وَ بَعلُها وَ بَنُوها؛ فاطمه است و پدرش و شوهرش و پسرانش» یعنی مرکزیت با فاطمه است.
محور و ستون در خانواده «مادر» است. درست است که پدر از جهت حقوقی و پشتیبانی، مدیر و گرداننده زندگی است؛ اما باید با تمام وجود اذعان داشت که مدیر داخلی خانه، مدیر تربیتی و پرورشی و همچنین مدیر اخلاقی در محیط خانواده، مادران هستند و در دامن چنین مادرانی است که انسانهای بزرگ، کارآمد و مفید رشد پیدا میکنند. برای بهرهمندی از شاخصهها و ارزشهای خانواده فاطمی، نباید خودمان را به دردسر بیندازیم و آن را امری سخت و دشوار تلقی کنیم؛ طوری که نتوانیم آنها را بکار بگریم؛ بلکه الگوگیری از فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و ارزشهای خانواده فاطمی، آن چیزی است که خداوند به وسیله اهل بیت (علیهمالسلام) توجهات ما را نسبت به آنها جلب کرده و راه بهرهگیری از آنها را نیز برایمان آسان قرار داده است. رفتارهای حضرت زهرا (سلام الله علیها) در عبادت، همسرداری و فرزندپروری و...، همگی شاخصههای رفتاری زندگی و خانواده فاطمی است که ما به عنوان شیعیان آن حضرت، شایسته است نسبت به آنها پایبند باشیم. حضرت زهرا (سلام الله علیها) در حدیثی میفرمایند: «إنْ کُنتَ تَعمَلُ بِما أمَرناکَ و تَنتَهی عَمّا زَجَرناکَ عَنهُ فَأنتَ مِن شیعَتِنا و إلاّ فَلا؛ اگر به آنچه تو را به آن فرمان میدهیم عمل کنی و از آنچه برحذر میداریم دوری کنی، از شیعیان ما هستی؛ وگرنه هرگز». (بحارالأنوار، ج68، ص155).
اینکه امروزه بدانیم حضرت زهرا (سلام الله علیها) در تربیت فرزند چه شاخصههای رفتاری مدنظر داشتهاند، بسیاری از معضلات و مشکلات ما را در نحوه برخورد با فرزندان اصلاح میکند. یکی از راهکارهای بسیار مناسب و اثرگذار این است که هنرمندان ما بیش از پیش به عرصههای دینی ورود کنند و با گونههای مختلف داستان نویسی و به تصویر کشیدن معارف و مفاهیم زندگی اهل بیت (علیهمالسلام)، باعث بهرهگیری بیشتر از این آموزههای ناب الهی شوند.
نخستین مانعی که بر سر راه بهرهگیری از ارزشها و شاخصههای فاطمی (سلام الله علیها) وجود دارد، مانع معرفتی است که یکی از مصادیق آن، این جمله است: «ما کجا و اهل بیت (علیهمالسلام) کجا!» این تعبیری است که امروزه برخی مردم آن را مطرح میکنند. این حرف، جز توجیه به دلیل تنبلی و سستی ما در تبعیت و اطاعت از فرمایشات اهل بیت (علیهمالسلام) نیست. درست است که جایگاه ما انسانها با مقام و منزلت اهل بیت (علیهمالسلام) قابل مقایسه نیست و آنان بر فراز قلّه ارزشهای الهی و ما در سطح زمین قرار داریم؛ اما این بدین معنا نیست که به جهت این اختلاف سطح، اصلاً سعی نکنیم با تبعیت از آنان، خود را به آن ذوات مقدّس شبیه و نزدیک کنیم؛ بلکه باید با توکل به خدا و همت خود، از سطح فاصله بگیریم و روز به روز این فاصله را بیشتر کنیم و تا جایی که میتوانیم، خود را به بالای قلّه برسانیم.
مؤمنان دارای درجاتی هستند و ما هر قدر بتوانیم خود را به اهل بیت (علیهمالسلام) نزدیک کنیم، درجه ایمان ما نیز افزایش پیدا میکند. امیرالمؤمنین (علیهم السلام) در بیانی فرمودند: «أَلَا وَ إِنَّکُمْ لَا تَقْدِرُونَ عَلَی ذَلِکَ، وَ لَکِنْ أَعِینُونِی بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَاد؛ بدانید که شما چنین نتوانید کرد؛ اما مرا با تقوا، تلاش و عفت و درستی ورزیدن، یاری کنید». امیرالمومنین حضرت علی (علیه السلام) در این کلام دارند ما را به حرکت وا می دارند؛ اینکه ساکن نباشیم و در مسیر حرکت، تلاش و پویایی داشته باشیم.
دومین مانعی که در این مسیر وجود دارد، به برداشت نادرست ما نسبت به دستگیری و شفاعت آن بزرگواران برمیگردد. بر اساس روایات، اهل بیت (علیهمالسلام) به ویژه حضرت زهرا (سلام الله علیها) و امام حسین و امام رضا (علیهمالسلام) در موقعیتهای مختلف برای شفاعت و یاری محبان و شیعیانشان حاضر میشوند. در اینجا باید به این نکته اشاره کرد که برخی به دنبال بهرهمندی از این شفاعت هستند؛ اما نمیخواهند به بعضی از ارزشها و اصول اساسی پایبند باشند و قائل بر این هستند که هر طوری و به هر سبک و روشی میتوان زندگی کرد و بسیاری از ارزشهای الهی سفارش شده به آن را، میتوان نادیده گرفت و از سویی در سرای دیگر، از شفاعت و دستگیری حضرات معصومین (علیهمالسلام) نیز میتوان بهره برد، این بیانگر فهم و برداشت نادرست نسبت به مسئله شفاعت و مانعی بر سر این راه است که ما به ارزشهای فاطمی و علوی در محیط خانواده دست یابیم.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) در تقسیمبندی امور زندگی برای امیرالمومنین حضرت علی (علیهالسلام) و حضرت زهرا (سلام الله علیها)، کارهای داخل خانه را به فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و کارهای خارج از خانه را به امیرالمؤمنین (علیهالسلام) سپردند که هر دو بزرگوار از این تقسیمبندی پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) نیز بسیار خشنود شدند.
گرچه فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بیشتر در محیط خانه بودند؛ اما همین بانوی بزرگوار در صورت ضرورت در محیط اجتماعی نیز شرکت میکردند. به عنوان مثال، در گزارشات تاریخی نقل شده که حضرت زهرا (سلام الله علیها) حتی در برخی نبردها همراه پیامبر و امیرالمومنین علی (علیهم السلام) جهت کمک به آن بزرگواران در راستای جراحاتی که ممکن بود بر حضرات وارد شود، شرکت میکردند. از طرفی بارها پیش آمده که امیرالمومنین حضرت علی (علیهم السلام) که امورات خارج از خانه را عهدهدار بودند، در محیط خانه به فاطمه زهرا (سلام الله علیها) کمک میکردند؛ لذا تقسیمبندی صورت گرفته توسط پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) در شرایط عادی زندگی است؛ اما هر موقع ضرورت پیدا میکرد حضرت امیر (علیه السلام) در محیط خانه و همچنین حضرت زهرا (سلام الله علیها) در اجتماع به یاری یکدیگر میشتافتند. حضرت فاطمه (سلام الله علیها) پس از رحلت پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) به درِ خانه انصار و مهاجرین میرفتند و آنان را متوجه وظیفهشان در حمایت از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) ـ با توجه به جریان غدیر خم ـ میکردند.
یکی از دلایلی خشنودی حضرت زهرا (سلام الله علیها) از این تقسیمبندی پدرشان، علاوه بر اینکه کمتر در مقابل نامحرمان قرار دارند، این است که اصل تقسیمِ کار حائز اهمیت است؛ در همین راستا باید گفت وقتی در زندگی تقسیم کار وجود داشته باشد، اختلاف میان اعضای خانواده به کمترین حد میرسد.
مهمترین کار حضرت زهرا (سلام الله علیها) در خانه، مدیریت داخلی و اجرایی خانواده بوده است که یکی از آنها، تربیت فرزند و مدیریت و اداره خود همسر است. در واقع میتوان گفت بزرگترین نقش را در اداره خانواده، «مادر» دارد و این وقتی محقق میشود که محور فعالیتهای زن در کانون خانه باشد؛ در همین راستا اسلام بار اقتصادی خانه را نیز از دوش زنان برداشته تا آنان با فراغت بیشتر بتوانند امور داخل خانه را پیگیری کنند.