امام باقر علیه السلام فرمودند:  به خدا سوگند که او (مهدی (علیه السلام)) مضطر (حقیقی) است که در کتاب خدا آمده می فرماید: «اَمَّن یجیب المضطر اذ ادعاه و یکشف السؤ...» بحارالانوار، ج ٥٢، ص ٣٤١ 

خیانت‌های بنی صدر

زینب حسین زاده

 

با وجود خونریزی شدید که هر مجروح ۱۰ کیسه خون نیاز داشت، با کمبود خون مواجه نشدیم، ملحفه‌ها را مردم تأمین کرده و می‌شستند، تجهیزات جنگی کم بود و بنی صدر به رزمندگان اهمیتی نمی‌داد و هر آنچه از شهر و روستا می‌رسید را به دست آن‌ها نمی‌رساند، او خیانت کرده و غذا و تجهیزات مناسب به آن‌ها نمی‌داد به همین دلیل اکثراً از ناحیه سر مجروح می‌شدند.

به علت اینکه آن روزها لباسم خونی می‌شد و با وجود اینکه خوابگاه فاصله چندانی با بیمارستان نداشت؛ اما تا پنج روز لباسم را عوض نکردم و با ملافه نماز می‌خواندم؛ حتی روزی یکی از همکاران برای تماس گرفتن به اهواز رفته بود، در راه برگشت هندوانه خرید و باوجود اینکه حسرت میوه به دلمان مانده بود؛ اما سرمان شلوغ شد، نتوانستیم بخوریم و فاسد شد.
روزی موشکی به سقف اتاق عمل برخورد کرده و به سمت نمازخانه حرکت کرد، نماز جماعت برپا بود و با معجزه و به لطف الهی، ناگهان مسیر خود را عوض کرده و به قسمت دیگری اصابت کرد و یک پاسدار شهید شد؛ آن روزها پشت اتاق عمل رزمنده‌ای را دیدم که سیب سرخی در دست دارد گفت دوستم که در اتاق عمل است، به سرش گلوله خورده و نتوانست این سیب را که دلش می‌خواست، بخورد.
وضعیت ناجور رزمندگان و خیانت بنی صدر را به گوش نماینده امام راحل (ره) رساندم و عصر همان روز امام فرمان تشکیل بسیج دانش آموزی را داد و بعداً این امر تبدیل به بسیج ۲۰ میلیونی شد و دستور داد تانک و تجهیزات را به رزمندگان برساند؛ اما بنی صدر به ظاهر اطاعت کرده؛ ولی عمل نمی‌کرد. پس از فرمان بسیج امام (ره)، نوجوانان ۱۳ ساله شناسنامه خود را تغییر داده و به جبهه می‌رفتند.