پس زودتر امام رضا را خبر کنید
چشم مرا پیالهی خون جگر کنید
هر وقت، تر نبود، به اجبار تر کنید
من کمتر از گدای شب جمعه نیستم
خانه به خانه دست مرا در به در کنید
بدکارهها به نیمه نگاهی عوض شدند
ما را فضیل فرض کنید و نظر کنید
این تحبسالدعا شدن از مرگ بدتر است
فکری برای این نفس بیاثر کنید
باید برای سوختنم چارهای کنم
این روزه، روزه نیست برایم سپر کنید
العفو گفتنم که به جایی نمیرسد
ذکر حسین حسین مرا بیشتر کنید
در میزنیم و هیچکسی وا نمیکند
پس زودتر امام رضا را خبر کنید
(علیاکبر لطیفیان)
عاشقانهای با خدا
خدایا! کسی از شکرگزاریات در حالی از احوال، به نهایت شکر نمیرسد جز این که از احسانت نعمتی به دست میآورد که او را به شکری دیگر وا میدارد و از آنجا که نعمتت پیوسته و پیدرپی به بندگان میرسد، پس کسی را قدرت بر شکر نیست و از اطاعتت، گرچه تلاش و کوشش کند به اندازهای نمیرسد، جز اینکه در برابر شایستگیات، به سبب فضل و احسانت، ناتوان از طاعت است؛ بنابراین سپاسگزارترین بندگانت از سپاسگزاریات ناتوان و عابدترین ایشان، از اطاعتت در کوتاهی و کاستی است. کسی شایسته آن نیست که به خاطر مستحق بودنش او را بیامرزی و به سبب سزاوار بودنش از او خشنود شوی. هر که را بیامرزی، به احسانت آمرزیدهای و از هر که خشنود شوی، به احسانت خشنود شدهای. عمل اندکی را که پذیرفتهای، جزا میدهی و بر اندک چیزی که اطاعت شدهای، پاداش عنایت میکنی، تا آنجا که گویی سپاسگزاری بندگانت که پاداششان را بر آن واجب کردهای و جزای ایشان را از آن بزرگ ساختهای، کاری است که بدون قدرت دادن تو بر باز ایستادن از آن توانمند بودند و از این جهت پاداششان دادی، امّا اینان قدرت باز ایستادن از شکرت را بدون تو ندارند، ولی با آنها همچون کسی که قدرت باز ایستادن دارد معامله کردی، یا انگار میکنی سبب آن شکر به دست تو نبوده و به این خاطر پاداششان دادی؛ ولی این طور نیست.
بلکه ای خدای من! مالک کار ایشان بودی، پیش از اینکه آنان مالک عبادت تو شوند و مزدشان را آماده کردی، پیش از آنکه وارد طاعت و بندگی تو شوند و آن برای این است که روش تو "عطا کردن و عادتت احسان و راهت گذشت" است.
(فرازی از دعای ۳۷ صحیفه سجادیه)