محمد ملکزاده
در روزهای اخیر، جریان غربگرای داخلی پس از ناکامی در دیپلماسی و مدیریت اقتصادی کشور، مجدداً با محوریت دفاع از عملکرد دولت یازدهم و دوازدهم، به کارزار رسانهای و عملیات روانی علیه مجلس شورای اسلامی دست زده است. واکاوی انگیزهها و اهداف نهفته در این حملات و شیوه مقابله با آن، ما را به نتایج قابل توجهی میرساند.
۱. بازسازی مشروعیت سیاسی و اجتماعی
جریان مورد اشاره که پس از سالها مدیریت ناکارآمد و اتکا به رویکرد دیپلماتیک مبتنی بر مذاکره و برجام، به نتایج مطلوب اقتصادی و سیاسی دست نیافت و نتوانست وعدههای گشایش اقتصادی مبتنی بر تعامل با غرب را محقق سازد، اکنون با بحران عمیق مشروعیت و افول نفوذ اجتماعی مواجه است. بخش عمدهای از سرمایه سیاسی این جریان بر پایه وعده لغو تحریمها و ورود به چرخه اقتصاد جهانی بنا شده بود؛ اما با شکست این رویکرد، و تداوم فشار اقتصادی، پایگاه اجتماعی این جریان دچار ریزش شد؛ بنابراین این شکست ساختاری، آنها را به سمت تاکتیکهای تقابلی سوق داده است. به عبارت دیگر در مواجهه با این افول، جریان مذکور تلاش میکند تا با ایجاد دوگانههای کاذب (مانند موشک / مردم؛ غربگرایی / شرقگرایی و...) جایگاه خود را بازسازی کند. در همین حال، مجلس شورای اسلامی بهعنوان نهاد قانونگذار و ناظر اصلی بر اجرای سیاستهای دولت، به دلیل اتخاذ رویکردی مستقلتر و تقویت مناسبات با شرق (چین، روسیه، بریکس) به جای گرایش به غرب، به کانون اصلی حملات تبدیل شده است.
2. سرپوش نهادن بر شکست غربگرایان در عرصه سیاست خارجی
یکی دیگر از اهداف و انگیزههای جریان غربگرا در کارزار رسانهای و عملیات روانی اخیر، مربوط به ناکامیهای این جریان در حوزه سیاست خارجی است. موفقیتهای دولت شهید آیت الله دکتر رئیسی در ایجاد موازنه منطقهای و ورود به پیمانهای چندجانبه شرق محور (مانند عضویت در سازمان همکاری شانگهای و بریکس و...)، مستقیماً گفتمان غربمحوری را به چالش کشید. حملات رسانهای اخیر با هدف القای بیاعتمادی به شرق (چین و روسیه) و خطرناک دانستن قطع رابطه با غرب، در واقع تلاشی برای سرپوش نهادن بر ناکامیهای غربگراها در سیاست خارجی است.
3. بازتولید سرمایه اجتماعی برای دورههای انتخاباتی آتی
ایجاد حس مظلومیت در میان بدنه اجتماعی این جریان، یک سرمایهگذاری بلندمدت انتخاباتی است. متهم کردن مجلس به انحصار قدرت، زمینهساز جذب آراء خاکستری در آینده، ذیل شعار بازگشت عقلانیت است. بنابراین، یکی از اهداف این جریان در حمله به نهادهای قانونی کشور، جذب آرای منتقدان نظام در انتخابات آتی است.
4. تضعیف روحیه مقاومت در برابر غرب
یکی از اهداف غربگرایان در حملات اخیر، تحریک چند قطبیسازی افکار عمومی و فرسایش انسجام مقاومت است. به طور طبیعی میتوان گفت تضعیف نهادهای مشروع مانند مجلس، منجر به فروپاشی اعتماد عمومی به کارآمدی نظام حکمرانی میشود. این رویکرد، در راستای اهداف دشمنان خارجی برای تضعیف روحیه مقاومت و تسهیل فرآیند نفوذ نرم است؛ زیرا اگر اعتماد مردم به نهادهای رسمی کاهش یابد، فضای ذهنی برای پذیرش روایتهای خارج از چارچوب نظام فراهم خواهد شد.
5. ابعاد امنیتی اقدامات اخیر غربگرایان
از منظر امنیتی، حملات اخیر را باید در دستهبندی تهدید نرم سامانمند علیه امنیت کشور قرار داد. زیرا:
اولاً؛ مجلس شورای اسلامی رکن مستقیم نمایندگی مردم در ساختار نظام اسلامی است. هدف قرار دادن آشکار این رکن، تلاشی برای تضعیف پایه مشروعیت مردمی نظام است. اگر مردم به نهاد منتخب خود بیاعتماد شوند، کارآمدی کل نظام زیر سؤال میرود.
ثانیاً؛ برخلاف تهدیدات سخت بیرونی، این تهدید از درون گفتمانهای سیاسی داخلی سرچشمه میگیرد. این نوع نفوذ، به دلیل نزدیکی و آشنایی با ساختار، تشخیص آن و مقابله با آن دشوارتر است. این جریان، با استفاده از ابزار رسانهای و شبکههای اجتماعی، تلاش میکند روایت رسمی را تحتالشعاع قرار دهد و در صورت عدم مهار مؤثر، این عملیات میتواند منجر به نتایج خطرناک شود؛ بنابراین مقابله دستگاه قضا با آن ضروری است؛ زیرا این موارد مصداق تخریب سازمانیافته با هدف اخلال در اعتماد عمومی تلقی میشود. اقدام موثر دستگاه قضا میتواند ضمن خنثیسازی عملیات روانی دشمن، به تقویت استقلال، عزت و همبستگی ملی در نظام اسلامی بینجامد و از تضعیف ارکان قدرت در کوران چالشهای منطقهای جلوگیری کند.