امام باقر علیه السلام فرمودند:  به خدا سوگند که او (مهدی (علیه السلام)) مضطر (حقیقی) است که در کتاب خدا آمده می فرماید: «اَمَّن یجیب المضطر اذ ادعاه و یکشف السؤ...» بحارالانوار، ج ٥٢، ص ٣٤١ 

چند نکته درباره وفاق و وفاقیون

علی مهدیان

 

۱. وفاق برای اصلاحاتی‌ها یک تاکتیک سیاسی بود، تاکتیکی برای ساکت کردن دیگران و نه یک باور اصیل و واقعی.

۲. در دل جریان اصول‌گرایی - که امروز عملاً به یک جسم بی‌جان تبدیل شده - عده‌ای متوجه این تاکتیک نشدند و خط‌به‌خطِ آنچه از سوی اصلاحاتی‌ها دیکته می‌شد را اجرا کردند؛ این‌ها شدند وفاقیون.
۳. وفاقیون همان نواصلاحاتی‌هایی هستند که ظرف یک سال گذشته، جلوی هر حرکتی را گرفتند و عملاً انجماد و انفعال ایجاد کردند و در حال خالی کردنِ گام‌به‌گامِ جماعتِ انقلابی و حزب‌اللهی از اصالت خود هستند.
۴. جماعتِ نواصلاحاتی گام‌به‌گام، کنار طراحان وفاق حرکت کرد. مانعی شد در برابر طرح‌های اصلاحی مثل لایحه عفاف و حجاب، مانعی شد در برابر نقد کنش‌های دستگاه سیاست خارجی، نقد شرایط اقتصادی، نقد وضعیت مسکن، نقد همکاری با آژانس و نقد هر چیزی! و نتیجه آن شد که در کنار طراحان وفاق، ایران را در ابعاد بسیاری، ضعیف‌تر از یک سال گذشته کرد.
و البته گامی در جهت اصلاح امور برنداشت و مجلس و قوه قضائیه را نیز از شئونِ نظارتی و قانون‌گذاری‌اش دورتر و دورتر کرد.
۵. پیش‌تر و بیش‌تر از اصلاحاتی‌ها، به اسم شرایط حساس کنونی، هر صدای متفاوتی در دل جریان انقلابی را تندروی و افراطی‌گری خواند، برچسب زد و عامل سکوت و انفعال شد.
۶. همین جماعت مانع نقد برجام، اسنپ‌بک و مقصرین بزرگ وضع موجود شد! چرا؟! چون اولاً درستیِ منطقِ جریانِ اصیلِ انقلابی که ۱۰ سال قبل این روزها را پیش‌بینی کرده بود، عیان می‌شد و ثانیاً پای خودشان در خط‌به‌خطِ مهم‌ترین قراردادِ بعد از انقلاب ۵۷ (برجام) گیر بود!
جماعت بی‌ریشه، واکنشی و فاقد گفتمان که روزی برای برجام کارسازی می‌کرد و آن را افتخار و نتیجه خون شهدا می‌خواند و امروز سوت‌زنان از کنار آن رد می‌شود و مسئولیت خطایش را نمی‌پذیرد!
اما بعد؛
۷. این روزها همان وفاقیون، وقتی دیدند طراحان وفاق (اصلاحاتی‌ها) در حال کشیدنِ فرشِ زیرِ پایِ رییس ‌جمهور هستند، تبدیل شده‌اند به منتقدِ وضعِ موجود! و یادشان رفته در دهه گذشته و خاصه یک سال گذشته، چه کرده‌اند!
(مهم)
۸. مَخلَصِ کلام اینکه وقتی به اسم وفاق جلوی نقد و کنشگری در جریان انقلابی گرفته می‌شود، به خطا می‌رویم. وفاقِ بدون نقد، رکود می‌آورد و می‌شود همین وضعی که انگیزه جریان انقلابی را از بین برده و موتور آن را خاموش کرده. البته که شاید هدف هم همین بوده!
۹. هنرِ جریانِ انقلابیِ اصیل این است که نقد و کُنِشِ دلسوزانه را در مسیری هدایت کند که به وفاق اصیل و پایدار ختم شود، نه به سکوتِ محافظه‌کارانه و نه به شکاف پرهزینه‌ی امروز. در غیر این صورت، نه تنها مسئله‌ای حل نمی‌شود؛ بلکه فردا باید پاسخگویِ سکوت و انفعال امروز نیز باشد.