علی قهرمانی
تعریف خوشبختی کاملاً نسبی است؛ چرا که خوشبختی تعاریف مختلفی دارد. یکی ممکن است بگوید که وقتی هیچ غم و غصه و ناراحتی نداشته باشد و چیزی باعث رنجشش نشود، خوشبخت است. دیگری میگوید که در زندگیاش هیچ عامل مزاحمی نباشد و خوش و خرم باشد، خوشبخت است. اما یکی دیگر هم ممکن است بگوید که با وجود ناراحتی و حتی موارد مزاحم، حال خوب داشته باشیم، خوشبخت هستیم.
اسلام نه تنها ثروت و پول را منع نمیکند؛ بلکه توصیه میکند که به دنبال پول بروید و آن را به دست بیاورید آنقدر که نه محتاج باشید و به دیگران هم کمک کنید؛ ولی نگاهی که به مادیات دارد، مصرفگرایی نیست. آن چیزی که الان در جامعه ما باب شده است اینکه فرد هر چه بیشتر داشته باشد، باز هم احساس میکند، کم دارد
خوشبختی چیست؟!
خوشبختی از دو کلمه «خوش» و «بخت» ترکیب شده است. ایرانیان در گذشته بر این باور بودند که انسانها بختی دارند که از پیش نوشته شده و این بخت خوب و یا بد است. این باور آهسته به سکه رایج گفتمان مردم تبدیل شد، گرچه بخت امروز آن معنای گذشته را دیگر ندارد؛ اما هنوز هم ما بر این باور هستیم که از بخت و اقبال نمیتوان فرار کرد و این واژه برایمان ماندگار شده است. یک واژه دیگری در ادبیات دینی به نام «تقدیر» وجود دارد که در جاهایی با بخت به یک معنی گرفته میشود، بدین معنا که در قرآن کریم هم آمده مقدرات انسان مشخص شده است و ما اعتقاد داریم که بخشی از اموری که اتفاق میافتد تقدیر حتمی است؛ اما این را هم باید در نظر بگیریم که تقدیر حتمی نیز در تعارض با اختیار انسان نیست، در واقع ما همین تقدیر را هم خودمان جذب میکنیم؛ بنابراین اراده انسان در طول اراده خداوند است. به تعبیر قرآن کریم «وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعی» بنابراین اینطور نیست که انسان مجبور به حرکت در یک مسیر باشد.
تعریف خوشبختی کاملاً نسبی است؛ چرا که خوشبختی تعاریف مختلفی دارد. یکی ممکن است بگوید که وقتی هیچ غم و غصه و ناراحتی نداشته باشد و چیزی باعث رنجشش نشود، خوشبخت است. دیگری میگوید که در زندگیاش هیچ عامل مزاحمی نباشد و خوش و خرم باشد، خوشبخت است. اما یکی دیگر هم ممکن است بگوید که با وجود ناراحتی و حتی موارد مزاحم، حال خوب داشته باشیم، خوشبخت هستیم.
نقش پول در تعریف خوشبختی
آیا میتوان مهربانی خداوند یا مادر و پدر یا حتی ولی خدا را با پول تهیه کرد؟ در همین جامعهای که الان شرایط اقتصادی خاصی دارد، چقدر پول میتواند آینده ما را تضمین کند؟ مثلاً من بگویم با ایکس میلیارد تومان دیگر خوشبخت هستم و آیندهام تأمین است. به هر حال اگر پول قرار است تضمین خوشبختی باشد، باید میزانش هم مشخص شود. حال به نکته دیگری بپردازیم. آیا برای یک کوهنورد رسیدن به قله باعث خوشبختی است یا اینکه حرکت به سمت قله خوشبختی و خوشحالی میآورد؟ پاسخ به این سوال به خود آن فرد بستگی دارد که چه تعریفی از خوشبختی و هدف دارد؟ اینکه هیچ مزاحمی جلوی راهش سبز نشود تا به قله برسد یا اینکه برای رسیدن به قله تلاش کند حتی اگر مزاحمی هم داشته باشد.
واقعیت این است با هر تعریفی که از خوشبختی داشته باشیم با همه این اوصافی که گفتیم، اوج قله و لذت خوشبختی آن در دنیا محقق نمیشود؛ مثل وقتی که اگر لذیذترین غذا را بخوریم، بیش از ظرفیتمان باشد، ما را دچار ملال میکند. اسلام به ما نمیگوید که به دنبال لذت خوردن، تفریح و نشاط، ثروت و مسائل دیگر نباشیم؛ اما میگوید که هیچ لذتی در این دنیا دائمی و پایدار نیست؛ چرا که اصل این دنیا بر صیرورت، گردش و تبدیل بنا نهاده شده است؛ از آنجا که از پس هر روزی، شبی و از پس هر لذتی، غمی نهفته است و هیچ چیز در دنیا دائمی نیست.
ثروت ابدی
ببینید شما فرض کنید میلیاردها تومان پول دارید؛ اما یک مشکلی در خانواده مثل یک بیماری برای خود یا یکی از اعضای خانواده دارید. من این مثال را همیشه در مشاورهها و کلاسهایم میزنم. در این شرایط اگر بهترین غذا را هم بخوریم و بهترین لباس را هم بپوشیم برایمان لذت ندارد؛ چرا که آن غذا و آن لباس به ما مزهای ندارد و ما از یک غم دیگری رنج میبریم که شاید با پول و مادیات قابل جبران نباشد.
ابداً منظور من این نیست که به پول و ثروت اهمیت ندهیم. اسلام نه تنها ثروت و پول را منع نمیکند؛ بلکه توصیه میکند که به دنبال پول بروید و آن را به دست بیاورید آنقدر که نه محتاج باشید و به دیگران هم کمک کنید؛ ولی نگاهی که به مادیات دارد، مصرفگرایی نیست. آن چیزی که الان در جامعه ما باب شده است اینکه فرد هر چه بیشتر داشته باشد، باز هم احساس میکند، کم دارد؛ چرا که میخواهد بیشتر مصرف کند. اسلام میگوید در یک حد میانه مصرف کن و از یک جایی به بعد برای خودت خط قرمز مشخص کن و دست بقیه را هم بگیر. خوردن صرف بدون اطعام کردن، بیلذت است و ما را به رشد نمیرساند. باید برای بزرگ شدن و رشد کردن دیگران را هم اطعام کنیم؛ وگرنه لذتهای ما با یک بچه هیچ فرقی نمیکند که به خورد و خوراک و بازی میپردازد. پس دین ما توصیه میکند که برای زندگی و رفاه تلاش کنیم؛ ولی کنار آن جامعه و دیگران را هم در نظر بگیریم. اینکه خودمان یک برج بسازیم وسط یک خیابان و محله خرابه، یک زندگی کاریکاتوری مصرفگرا است. اصلاً آیا چنین خانهای در این محله مورد دستبرد قرار نمیگیرد؟ حتی خود قرآن کریم هم توصیه میکند که در بین چنین خانههایی برج نسازید؛ چرا که همه چشمشان به دنبال آن است و تا آن را به دست نیاورند، آرام نمیشوند.
با اینهمه بسیاری به اشتباه تصور میکنند پول باعث خوشبختی است و این تصور بسیار رایج شده و ممکن است نکاتی که بیان شد را باور نداشته باشند. تصور کنید شما در چالشی گیر کردید که پول هم بدادتان نمیرسد؛ اما آنقدر اعتبار و آبرو دارید که جماعتی از شناس تا ناشناس به داد شما میرسند با پول نمیتوان محبت را خرید شاید بتوان خدمت خرید؛ اما عشق را هرگز. با پول میتوان رفاه و آسایش را خرید؛ اما آرامش را هرگز. من کسی را سراغ داشتم که تازه وارد میانسالی شده بود. یکی از سهامداران بزرگ و شرکت واردات و صادرات است؛ اما یک روز هم در زندگیاش آرامش نداشت؛ چرا که سراسر وجودش اضطراب بود؛ بنابراین علاوه بر مادیات میبایست به اعتبار معنوی هم که خیلی ارزشش بیشتر است، توجه کنیم. من خیلی افراد با آبرو را میشناسم که کافی است لب تر کنند، بقیه اعتبارشان را برای آنها خرج میکنند؛ والا با یک زندگی ساده هم میتوان خوش بود؛ کافی است که نگاهمان درست باشد. ثروتی که من با ضرب و زور و اضطراب و سختی حال با هر شکل درست و نادرست به دست آورده باشم و همیشه هم نگران آن باشم که مبادا دزد ببرد یا در بازار بالا و پایین بشود و مرا به سکته بیندازد یا مشکلات دیگر پیش بیاید، ارزش کمی دارد. کسانی را در همین روزها میشناختم که در یک هفته ثروتشان یک دهم شد. بههرحال هم ناراحتی دارد؛ اما این مثالها را میزنم تا بگویم پول و ثروت مشکلی ندارد تا جایی که در اسلام کسی که از منزلش برای کسب روزی حلال جانش را از دست داده، شهید حساب میشود؛ اما اینکه حریصانه به دنبال پول و جلو زدن از دیگران در یک مسابقه باشیم که هیچ پایانی ندارد، جز عدم آرامش هیچ چیز ندارد.
این روزها پسرهایی میشناسیم که به دنبال ازدواج با خانمهای پولدار هستند و دخترخانمهایی که سراغ مردانی میروند که حتماً باید پولدار باشند. اینها نمیخواهند با هیچ چیزی بسازند و همه چیز را آماده میخواهند؛ در حالی که در روایت رسول اکرم (صل الله علیه و آله) میفرمایند: کسی که فقط بهخاطر زیبای با زنی ازدواج کند، خداوند زیبایی آن زن را وبال گردن و مایه دردسر مرد قرار میدهد. قَالَ (ص) مَنْ تَزَوَّجَ امْرَأَةً لِجَمَالِهَا جَعَلَ اللَّهُ جَمَالَهَا وَبَالًا عَلَیْه (إرشاد القلوب إلى الصواب، ج۱، ص: ۱۷۵) در جای دیگری می فرمایند: رسول گرامی اسلام (صل الله علیه و آله) میفرمایند: کسی که فقط بخاطر زیبایی با زنی ازدواج کند، آن چیزی را که دوست داشت به آن نمی رسد و کسی که فقط به خاطر مال با زنی ازدواج کند، خدا او را به همان مال وامیگذارد؛ پس بر شما باد ازدواج با زن دیندار.
توصیه آخر
بسیاری از خانمها یا آقایان را دیدهایم که به دنبال ثروت و زیبایی و حتی اعتبار دیگری بوده و با او ازدواج کرده و در یک مدت کوتاه به بن بست رسیدند؛ چرا که اولویتشان و سنگ بنایی که زدند، اشتباه بوده است؛ بنابراین در یک زمین نامناسب و شورهزار نمیتوان دانه کاشت که اگر هم بکاریم میوه و ثمرهای ندارد و بعد از مدتی خشکیده میشود؛ بنابراین در نظر داشته باشیم که پول و مادیات یک ملاک است؛ اما فرعی و بهتر است برای ازدواج با طرف مقابلمان به همین لحاظ در یک سطح باشیم که خود تفاوت فرهنگی مسائل بعدی و مشکلات دیگری به بار میآورد.