آمريكا؛ تنها كشوري كه عضو كنوانسيون حقوق كودك نيست
محمد عبداللهي
حدود دو هزار و سيصد كودك بيگناه توسط دولت آمريكا از والدينشان به جرم مهاجرت غيرقانوني جدا شدند. نه تنها جدا كه در قفسهاي فلزي و پتوهاي پلاستيكي شكنجه فيزيكي و شكنجه روحي را باهم تحمل ميكنند. اين تنها يك نمونه بارز از رفتار ضدانساني دولت آمريكا است.
رفتار ضدانساني و نژادپرستانه آمريكا با سياه پوستان و زندانيان از ديگر مصاديق ضديت تمدن آمريكايي با مقام انساني و انسانيت است. آمريكا بيشترين زندانيان جهان را دارد و پنجمين كشور جهان در اعدامهاي فجيع و وحشيانه است.
اما در بلبشوي هول و ولع ليبرالهاي ايران در پيوستن به معاهدههاي متعدد و پي در پي بينالمللي، كه اخيراً با انتقاد صريح رهبر معظم انقلاب مواجه شد، جالب است بدانيم، آمريكا تنها كشوري است كه عضو «كنوانسيون حقوق كودك» نيست؛ كنوانسيوني كه هدفش حفاظت از ضعيفترين انسانهاي جهان است و سومالي! آخرين كشوري بوده كه بدان پيوسته است! حتي سومالي با هزاران كودك قحطي زده و جنگ زده! آمريكا عضو اين كنوانسيون نشده چرا كه حقوق كودكان در آمريكا با آمار هولناك تجاوز به كودكان، كارگري جنسي كودكان، خيل كودكان كار، شيوع هرزه نگاري از كودكان، حضور كودكان در مناقشات مسلحانه و.. چنان پايمال شده است كه آمريكا مايل نيست تنبيهات و مجازات اين كنوانسيون را بپذيرد.
اما اين همه ماجراي بيتعهدي آمريكا به هنجارهاي اخلاقي جهاني نيست. سال گذشته آمريكا از سازمان فرهنگي جهاني يونسكو به دليل انتقادهاي اين سازمان از اسرائيل خارج شد. اخيرا نيز آمريكا از شوراي حقوق بشر سازمان ملل متحد درست به همين دليل خارج شد. به اين دليل كه اين شورا، از جنايتهاي رژيم صهيونيستي انتقاد ميكند. فدا كردن منافع ملي مردم آمريكا به پاي اسرائيل وجه اول اين خروج رسواكننده است. شوراي حقوق بشر سازمان ملل در سال 2007 با رأي مثبت به بند هفتم مربوط به وضعيت حقوق بشر در اراضي اشغالي فلسطين، اقدامات رژيم صهيونيستي را به يك موضوع دائمي در دستور كار اين شورا تبديل كرد. شوراي حقوق بشر ملزم است در تمامي نشستهاي خود اختلاف اسرائيل و فلسطينيان را مورد بررسي قرار دهد. آمريكا و رژيم صهيونيستي تلاش زيادي كردند تا اين بند را از دستور كار خارج كنند، اما با تداوم جنايتهاي رژيم صهيونيستي و فعاليت جنبشهاي حامي فلسطين در كشورهاي غربي بخصوص جنبش BDS، موفق نشدند.
اين كه آمريكا براي منافع يك رژيم تروريستي، حيثيت سياسي و بينالمللي و وجهه بشردوستانه خود را زير پا ميگذارد، نشانه بزرگي بر سلطه سياستهاي اين رژيم بر منافع ملي آمريكاست؛ موضوعي كه در فضاي نخبگاني و رسانههاي منتقد آمريكايي به «بردگي آمريكا براي اسرائيل» تعبير ميشود. اينك آمريكا به يك حكومت تابع تبديل شده كه مهمترين سياستهاي خود را بر اساس منافع يك رژيم غير، يعني اسرائيل تنظيم ميكند؛ كما اينكه در خروج از برجام نيز چنين بود. آمريكا در برابر فشارهاي اسرائيل و لابي صهيونيستي براي محدود كردن قدرت منطقهاي ايران تسليم و از برجام خارج شد.
آمريكا اينك در حال حصاركشي خودخواسته از ديگر كشورهاي جهان است؛ آن هم فقط و فقط براي حفظ منافع رژيم صهيونيستي و نه منافع آمريكاييها. اين انزواي روزافزون كه با هياهو و غوغاسالاري رسانهاي تلاش ميشود مكتوم بماند، بدون شك نتيجه فعاليت شبانه روزي فعالان آزاده راه آزادي فلسطين و جنبشهاي ضدصهيونيستي كشورهاي غربي است. آنها به خوبي نقش سازمانهاي جهاني در مهار جاه طلبي قدرتمداران را دريافتهاند و با حربه اين سازمانها ابتدا شروع به بايكوت اسرائيل و اينك بايكوت خودخواسته آمريكا هستند.
اما بياعتنايي و بيارزش شمردن قواعد و هنجارهاي اخلاقي و انساني بينالمللي وجه دوم ماجراست. خروج آمريكا از يونسكو و شوراي حقوق بشر، كه هر دو هدف خود را حفظ ارزشها و كرامت انساني ميدانند، مهر تاييدي بر دفاع تمام قد آمريكا از جنايتكاران بينالمللي و رژيمهاي خون آشام و همبستگي و جنايت آميز بودن خود آمريكا است؛ دولتي كه در قرن بيست و يكم، جلوي دوربينهاي بينالمللي، با مهاجران و فرزندان آنها همچون برده و حيوان برخورد ميكند و هيچ ابايي از برملا شدن چهره توحش و بدويت خود ندارد.
با اين شرايط، آيا سزاوار نيست كه آمريكا را ضدانسانيترين حكومت جهان بدانيم؟ قضاوت با شما.
وقتيكه پيدا كردن «شغل» در انگليس رويا مي شود!
در همه جوامع ورود به دانشگاه به منزله دستيابي به شغل بهتر و درآمد بالاتر است؛ اميد به اينكه جايگاه اجتماعي بالاتر محقق شود و همه آن چه از كودكي تا جواني در ذهن نقش بسته است، در دنياي واقعي رخ دهداما عدم مديريت درست در همه زمينهها و شرايط اقتصادي، اجتماعي نابرابر موجب شده جوامع مختلف با ميليونها دانشجو رو به رو باشند كه براي دستيابي به شغل دست و پا ميزنند؛ از اتفاقهاي مرسوم اين روزها، فارغ التحصيلي دانشجوياني است كه خود را براي پيدا كردن كار مناسب به هر دري ميزنند و از هميشه ناكامتر ميمانند.
به گزارش خبرگزاري فارس، نتيجه ناكامي دانشجويان در سراسر جهان براي دست يابي به شغل چيزي جز افسردگي، اعتياد و خودكشي نيست و كارشناسان هر روز نسبت به افزايش اينگونه معضلها هشدار ميدهند و از دولتها ميخواهند قبل از آنكه سلامت روان مردم فلج شود، چارهاي بينديشند.
دانشجويان انگليس نيز از اين وضعيت مستثنا نيستند و چه بسا نسبت به پيشرفته بودن و ثروت كشور خود وضعيت بدتري را ميگذرانند.
در اين گزارش به معضلات دانشجويان انگليسي ميپردازيم:
* فارغالتحصيلي 14 ميليون دانشجوي انگليسي
براساس آمار دفتر مركز ملي آمار انگليس، از سپتامبر سال 2007 تا سپتامبر سال 2017 بيش از 14 ميليون دانشجوي انگليسي فارغ التحصيل شدند كه افزايش ميزان فارغالتحصيلي با افزايش تقاضاي كار همراه بود.
* بيكاري گريبانگير افراد باسواد و بيسواد
وزارت كار و رفاه انگليس با انتشار ارقامي اعلام كرده كه شيوع بيكاري به ميزان قابل توجهي در ميان جوانهاي 21 تا 30 سال درس نخوانده بيشتر از فارغالتحصيلان است؛ اما اين به معناي وضعيت بهتر دانشجويان فارغالتحصيل نيست.
* سهم ناچيز دانشجويان 21 تا30 ساله از بازار كار
براساس آمار دفتر مركز ملي آمار انگليس، بيشترين بيكاري مربوط به دانشجويان يا فارغ التحصيلان در ميانگين سنّي 21 تا 30 سال ميشود.
* اشتغال بيش از نيمي از فارغالتحصيلان در تخصصهاي متفاوت با تحصيل
دانشگاه لندن با انتشار بيانيهاي اعلام كرده است: بيش از نيمي از فارغالتحصيلان دانشگاههاي اين كشور در شغلهاي غير مربوط به رشتههاي خود مشغول فعاليت هستند؛ بحران بيكاري جوانان و چه بساميانسالان تحصيل كرده را مجبور به كارگري در خانهها و كارخانهها و حتي مهد كودكها ميكند.
* دانشجويان انگليسي ركورددار ترك تحصيل در جهان
براساس تازهترين آمار و ارقامي كه توسط دانشگاه لندن منتشر شده است، دانشجويان انگليس ركورددار ترك تحصيل و نيمه رها كردن دانشگاه در سطح جهان هستند؛ يكي از علل مهم اين اتفاق، عدم انگيزه براي دستيابي به شغل مناسب است.
* از هر 5 دانشجو انگليسي، دو نفر معتادند
يك مطالعه از اتحاديه دانشجويان نشان داد، از هر 5 دانشجوي انگليسي، دو نفر مواد مخدر استعمال ميكنند.
* دانشجويان انگليسي ركورددار خودكشي در جهان
بنابر اعلام مقامات انگليسي، نرخ خودكشي در بين دانشجويان انگليسي بالاتر از آمار آن در كل جمعيت جوانان در اين گروه سني، در تمام جهان است.
براساس تازهترين تحقيقاتي كه توسط دفتر ملي آمار انگليس صورت گرفته، نرخ خودكشي دانشجويان بين سالهاي 2007 تا پايان 2016 با افزايش 56 درصدي از 6.6 نفر به 10.3 نفر از هر 100 هزار نفر رسيده است.
* افزايش 5 برابري دانشجويان با اختلالات سلامت روان
دادههاي به دست آمده از پژوهش صورت گرفته دفتر ملي آمار انگليس حاكي از آن است كه تعداد دانشجويان با مشكلات سلامت روان ظرف دهه گذشته پنج برابر شده است.
|