شاخصه هايي براي برگزاري انتخابات باشکوه
قاسم روانبخش
با تأييد صلاحيت نامزدهاي انتخاباتي، مرحله ديگري از انتخابات را پشت سرگذاشته، وارد مراحل اجرايي آن ميشويم. اکنون وظيفه مسؤولان است که خود را براي برگزاري انتخاباتي پرشور و دشمنشکن آماده کنند و آحاد ملت ايران نيز با حضور حماسي خويش اميد دشمنان را به يأس مبدل سازند. امام خامنهاي علاوه بر تأکيد بر حضور حداکثري و حماسي، توصيههاي مهمي در زمينه برگزاري انتخابات رقابتي، داشتن حجت شرعي و متصل نبودن به کانونهاي ثروت و قدرت دارند.
الف. انتخابات رقابتي
در هيچ کجاي دنيا رسم نيست که با ناز و کرشمه از اپوزيسيون نظام دعوت به عمل آورند، منت آنها را بکشند تا در انتخابات نامزد شوند و سپس در رقابتي تنگاتنگ به مبارزه برخيزند و در نتيجه بخشي از کرسيها را به آنها واگذار کنند. اکنون که به فضل الهي، اپوزيسيون انتخابات را تحريم کرده است، رقابتي شدن انتخابات به معناي رقابت در خانواده نظام است. با اين مقدمه، روشن است که ديگر موضوع وحدت ليست اصولگرايان منتفي است. جاي بسي شگفتي است که برخي اصولگرايان هنوز هم بر ليست واحد تأکيد ميورزند و مخالفان چنين وحدتي را وحدتشکن، غافل و بازي کنندگان در ميدان دشمن معرفي ميکنند! در اين شرايط حساس شايسته است اصولگرايان بدون کمترين توجه به تحريم انتخابات؛ با ليستهاي متعدد در عرصه انتخابات حضور يابند و اجازه دهند مردم بر اساس برنامهها و شعارها و سليقههاي موجود، نامزدها و ليستهاي مورد علاقه خويش را برگزينند. بنابراين برخي اصولگرايان به جاي تأکيد بر وحدت و کوبيدن دوستان اصولگراي خود که به نوعي اختلاف ميانجامد، بايد سعي کنند بهترين برنامههايي را که ميتوانند بدان عمل کنند ارائه دهند و به مردم بگويند که در صورت پيروزي براي کشور چه برنامههايي دارند.
ب. وابستگي نداشتن به کانونهاي ثروت و قدرت
يکي ديگر از شاخصهاي مهمي که امام خامنهاي به آن تأکيد ورزيدهاند، وابسته نبودن به کانونهاي قدرت و ثروت است. اگر مردم احساس کنند که در ليستي هر چند با عنوان اصولگرايي، کانونهاي قدرت و ثروت حضور دارند و براي رسيدن به پست نمايندگي مجلس، به جاي تأکيد بر شاخصهاي اصولگرايي، سهميه احزاب و گروهها مورد توجه قرار ميگيرد به آن ليست توجه نخواهند کرد؛ زيرا از همان ابتدا روشن است که اين نامزدها، نامزدهاي مردم نيستند و بر فرض پيروزي نيز نماينده همين احزاب و گروهها و افراد خواهند بود!
ج. داشتن حجت شرعي
مهمترين بخش سخنان امام خامنهاي در ديدار اخير مردم قم آن بود که مردم بايد در رأي دادن به نامزدها حجت شرعي را مبناي کار خود قرار دهند؛ چنانچه نامزدي را به تقوا و توان نمايندگي ميشناسند، بر اساس شناخت خود اقدام کنند و بر فرض عدم شناخت فردي، به شناخت ديگران که براي آنها حجت شرعي ميآورد تکيه کنند. مقام معظم رهبري بهعنوان يک توصيه مهم خطاب به ملت ايران ميفرمايند: «رأي دهنده، اسم کسي را به خاطر بسپارد که وقتي خواست آن اسم را در برگه رأي بنويسد، قصد قربت کند، واقعاً قصد انتخاب کسي را داشته باشد که بشود او را براي خدا و دين به مجلس فرستاد اين مسأله اهميت دارد. در اينجا ديگر ملاحظات و رودربايستيها را بايد کنار بگذارند. بايد ببينند که خداي متعال را چه کاري راضي ميکند، چون مجلس مهم است و مسأله مجلس، مسأله کوچکي نيست سرنوشت مجلس است.»(31/1/75) در جاي ديگر بهگونهاي صريحتر ميفرمايند: «مردم وظيفه دارند به ملاکهاي ديني و شرعي و انقلابي نگاه کنند، به روابط قوم و خويشي و ايل و طايفهاي و اينطور چيزها نگاه نکنند. ببينند واقعاً چه کسي با معيارهاي الهي و انقلابي، مناسبتر و به آن نزديکتر است، او را برگزينند و با شور و شوق بهعنوان يک وظيفه در اين کار دخالت کنند. کساني از مردم وظيفه دارند که ديگران را تشويق و تحريض کنند. کساني که زبانگويايي دارند، قلم توانايي دارند و آبرويي پيش مردم دارند که اين آبرو هم جزو ذخاير الهي است و خداي متعال به هر کس داده است بايد آن را در راه او مصرف کند و به کار ببرد، مردم را توجيه و تشويق کنند و آدمهاي خوب را به آنها معرفي کنند. در معرض نامزدهاي نمايندگان بايد ملاحظه کنند که هيچ رابطهاي را غير از رابطه ديني و الهي و وظيفه شرعي دخالت ندهند. فلان کس با ما رفيق است، فلان کس با ما دوست است، فلان کس فايدهاي به ما ميرساند، ابداً اين چيزها را در نظر نگيرند.» (14/11/74، در ديدار با اعضاي هيأت نظارت بر انتخابات شوراي نگهبان)
به هر حال، آحاد ملت بايد عامل شناخت اصلح را جدي بگيرند و به صرف تأييد صلاحيتها از سوي شوراي نگهبان اکتفا نکنند. مقام معظم رهبري در اين باره فرمودهاند: «آن كساني كه به وسيله شوراي نگهبان صلاحيت آنها اعلام ميشود، معنايش اين است كه اين از حداقل صلاحيت مورد نياز برخوردار است. در بين اين كساني كه اعلام ميشوند، افرادي هستند با صلاحيتهاي بالاتر، افرادي هستند در سطح پايينتر. هنر ملت ايران و مردم شهرها و حوزههاي انتخابيه اين است كه دقت كنند، نگاه كنند، بشناسند اصلح را، بهترين را انتخاب كنند، بهترين از لحاظ ايمان، بهترين از لحاظ اخلاص و امانت، بهترين از لحاظ دينداري و آمادگي براي حضور در ميدانهاي انقلاب؛ دردشناسترين و دردمندترين نسبت به نيازهاي مردم را انتخاب كنند. اينها فرصتهايي است که مردم عزيز ما در همه جاي كشور بايستي هوشيارانه، با بصيرتِ تمام تلاش كنند، پيدا كنند و با رأي خود مسجّل كنند و مجلس را - آن مجلسي را كه مورد نياز جامعه كنوني ماست - تشكيل بدهند.» 15/10/86
در چنين شرايطي، جبهه پايداري انقلاب اسلامي، وظيفه خود ميداند که پيرو توصيههاي فوق، به معرفي نامزدهايي بپردازد که براي معرفي آنها حجت شرعي داشته باشد و بتواند فرداي قيامت پاسخگوي اين معرفي باشد. از اين رو براي اين جبهه، بودن يا نبودن افراد در ديگر احزاب و گروهها يا ديگر ليستها ملاک نيست؛ بلکه ميزان، همان خطي است که رهبر معظم انقلاب براي ما تعيين فرمودهاند؛ داشتن حجت شرعي بر معرفي نامزدهايي که اصلح تشخيص داده شدهاند نه روابط دوستانه، خانوادگي، قبيلگي يا حزبگرايي و گروهگرايي.
اميدواريم مردم شريف ايران با بصيرت کامل اينگونه افراد را به مجلس بفرستند و مجلس نهم مجلسي باشد که به دور از گرايشهاي حزبي و قبيلگي در راستاي منويات اسلام و نظام و تحقق دغدغههاي مقام معظم رهبري فعاليت چشمگيري داشته باشد.
به بهانه برخي پرده دري ها مطرح مي شود
مرتضي رضائيان
معضل بي حيايي و زيرپاگذاشتن هنجارهاي ديني، عقلي و عرفي در عرصه سينما واقعيتي دردناک است که تودههاي جامعه و خانوادههاي اصيل و متدين را به شدت آزرده ساخته و پيامدهاي جبران ناپذيري را موجب شده است. عمق اين فاجعه هنگامي بهتر روشن ميشود که بدانيم افراد سطحي نگر و فاقد تحليل، برخي بازيگران و هنرپيشهها و دست اندرکاران اين صنعت را به نوعي الگوي خود قرار ميدهند و از رفتار و گفتار و حتي کوچک ترين حرکات و سکناتشان چنان تقليد ميکنند که گويي بدين وسيله پلههاي ترقي را به سرعت طي ميکنند! در روزهاي اخير وقوع حوادثي تلخ در اين عرصه بار ديگر نگاههاي دلسوزان را به سوي متصديان مربوطه در دستگا ههاي اجرايي و نظارتي نشانه رفت تا آنان را به دليل کوتاهي در سالم سازي فضاي هنري کشور مورد بازخواست جدي قرار دهند: اخيرا يک سايت فرانسويزبان کليپي ويدئويي را ارائه داد که در آن هفت بازيگر نامزد جايزه سزار، اسکار سينماي فرانسه، در حال برهنه شدن ديده ميشوند. «گ. ف» هم يکي از اين بازيگران است. در اين کليپ سياه وسفيد اين بازيگران در حال برهنه کردن نيمتنه بالايي خود ديده ميشوند! در سال 2011 نيز اين بازيگر ايراني در فيلم «جاي اژدها» به راحتي بازيگر مرد فيلم «دوگاري اسکات» را ميبوسد و در تختخواب هتل با لباس خواب در کنار اومي خوابد و صحنههاي نيمه برهنه وي با دوگاري اسکات، سکانسهاي ديگر فيلم را شکل داده اند!
چندي پيش اعتراض يکي از کارگردانان متعهد سينماي کشورمان به وضعيت نابسامان سينما و هنجارشکنيهاي برخي اهالي اين صنعت، واکنشهايي را به دنبال داشت وحتي چند تن از بازيگران زن درنامهاي سرگشاده اعتراض خود را اعلام کردند اما تامل در بي حيايي فوق الذکر – بهعنوان نمونه – و پرده دريهاي رفتاري و گفتاري که هر از گاه اذهان را به خود معطوف ميکند ترديدي باقي نميگذارد که فضاي غالب در عرصه سينماي هاليوودي به ويژه در محدوده بازيگران زن، بسيار شرمآور و دور از شان انساني و خانوادههاي ايراني است. چه اين که بسياري از اين به اصطلاح هنرمندان، حتي از رعايت برخي مسائل ابتدايي اخلاقي و عرفي مورد احترام قشرهاي گوناگون هم خودداري ميکنند و با بي اعتنايي به هنجارهاي مورد احترام جامعه ايراني، به نوعي نگرش و شخصيت نامناسب خود را به نمايش ميگذارند. کساني که ميکوشند تا واقعيتهاي دردناک در اين عرصه را پنهان و يا توجيه کنند کافي است با جست و جويي اجمالي به تصاوير بازيگران زن در فضاي مجازي بنگرند تا عمق فاجعه را به روشني ببينند ودريابند که فضائلي انساني و فطري چون حجب و حيا،عفاف، اخلاق، ادب و... براي برخي حاضران در اين عرصه هيچ محلي از اعراب ندارد. در اين باره اگر چه برخي معترضان به علت غليان خشم دروني از اين همه افسارگسيختگي و هنجارشکني، گاه از مرز انصاف گذشتند و در استخدام واژگان مناسب براي بيان مقصود خويش موفق نبودند اما نميتوان در صداقت و تعهد آنها و درستي جان مايه اعتراضشان ترديد کرد.
به هر حال اين است سرنوشت برخي از بهاصطلاح هنرمندان و بازيگران داخلي که به خارج کوچ ميکنند و هويت واقعي خود را نشان ميدهند. آنچه اهميت دارد اين است که مسؤولان سينمايي کشور بايد با دقت مضاعف و نظارت کافي از ورود افراد نامناسب در عرصه سينما جلوگيري کنند تا اين مسائل را بهدنبال نداشته باشد.
در هر صورت، به نظر ميرسد راه حل مناسب براي رهايي از وضعيت تاسف بار عرصه سينما در ايران و جلوگيري از روند شتابان بي حيايي و ترويج پيدا و پنهان اباحي گري، تلاش همه جانبه نهادهاي مسوول و در راس آنها شوراي عالي انقلاب فرهنگي و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي براي تحقق انقلابي فراگير در اين عرصه باشد؛ انقلابي که نخستين گام در تحقق آن، پذيرش درد موجود و در ادامه تلاش همه جانبه در سطح کلان براي درمان آن باشد. ترسيم نقشه راه واقع بينانه و عملي، سرمايه گذاري هوشمندانه براي پرورش نيروهاي متعهد و متخصص در اين زمينه و ميدان دادن به آنان براي حضور فعال در اين عرصه از جمله راههاي ممکن براي مقابله با سيل بي حيايي موجود است. بي گمان هرگونه سستي در اين وادي و يا تلاش براي سرپوش گذاشتن بر واقعيتهاي دردناک اين عرصه، پيامدهايي جبران ناپذير را در پي خواهد داشت و نسل کنوني و نسلهاي آينده را به شدت تهديد ميکند؛ همان گونه که برخي پيامدهاي شرم آور وادادگي و سهل انگاري در اين زمينه، انکارشدني نيست. واگويهها دراين باره فراوان است و حتي اشاره به آنها نيز در اين مجال نميگنجد. بهتر آن است کـزين مـساله دور و دراز/ رشــته کـوتاه شود ورنه سخن بسيار است.
|