فلسفه و چرايي خط قرمزهاي آزادي و حقوق بشر در ايران
بخش دوم سيد مختار موسوي
اگر، در ايران كسي كه به زور و تهديد اسلحه دختري را از مسير مدرسه به خانه ربوده و به او تجاوز نموده و سپس او را به قتل رسانده، به درخواست اولياء دم مقتوله و بنا به دستورات ديني و قوانين موضوعه اعدام شد، اشك تمساح ريزان در نقش مدافع اين جاني خطرناك چنان از عدم آزادي و نقض حقوق بشر در ايران حرف مي زنند، و در رسانه هاي خود تصوير چنين موجودي را به عنوان رهبر آزاديخواهان ايران نشان مي دهند، و خود را مدافع حقوق بشر در جهان معرفي مي نمايند و چنين وانمود مي كنند، كه گويي خودشان جوانان بي گناه را فقط به خاطر در مسير فطرت و انسانيت حركت كردن به طريق ددمنشانه اي به قتل نمي رسانند.
در حالي كه در كشوري نظير فرانسه دقيقاً مغاير با فطرت پاك بانوان مسلمان و برخلاف خواسته اكثريت جمعيت زنان مسلمان عمل مي شود. و به زنان مسلمان اجازه داده نمي شود كه به يك فريضه الهي كه منطبق با فطرت آنهاست و از ابتدايي ترين حقوق و تكاليف زن مسلمان به شمار مي رود، عمل كنند و بر خلاف دستورات شريعت اسلام، رعايت حجاب اسلامي و در مسير خدا و شريعت اسلام حركت كردن را جرم محسوب مي نمايند و براي آنها مجازات هاي وحشتناكي كه نقض صريح حقوق ابتدايي بشر است در نظر گرفته اند چه مجازاتي از اين بدتر كه نوجوانان و جوانان باحجاب را فقط به خاطر تكليف ديني از ادامه تحصيل كه از حقوق مسلم هر انساني است محروم نمايند و كسي هم به فرياد آنها نرسد.
و يا در كشوري مثل آمريكا كه ادعاي دمكراسي و حقوق بشرش گوش ملتها را آزار داده، بنا به موقعيت هاي سياسي و ترس و زبوني دولتمردانش، قانوني را وضع نموده اند كه كنترل خطوط تلفن و نامه هاي شهروندان و استراق سمع توسط پليس را مجاز اعلام نمود، كه ظلم مضاعفي است و از طرف سياسيون ودولتمردان بزدل حاكم بر آنها، بر مردم آمريكا تحميل شده است. وحتماً به زعم وخيال باطل خود، براي اين كار، دلايل توجيهي دارند، كه بدون شك نمي تواند وجاهت و ارزش حقوقي و عقلي واخلاقي داشته باشد، چرا كه در اينجا نيز آزادي و قانون در راستاي حفظ منافع سلطه جويان و ديكتاتورها به قانون ضرار و متّضرر ساختن شهروندان تبديل شده و چنين اقدامي نقض آشكار حقوق بشر است كه توسط مدعيان حافظ حقوق بشر در حق شهروندان خود اعمال مي شود .
لذا با توجه به اين همه تفاوت و فاصله و قرائتهاي متضادي كه از آزادي و حقوق بشر در اروپا و آمريكا وجود دارد، و اقدامات ضد بشري و فعاليتهايي كه جز نقض حقوق بشر نتيجه اي نداشته برخلاف واقع و بر عكس به نام دفاع از حقوق بشر تعريف مي شوند و اقدامات ضد آزادي و فعاليتهايي كه منجر به سلب آزادي مي شود به نام آزادي تعريف مي شوند، لذا هرگز نبايد يك مسلمان يا غير مسلمان ايراني كه در زير پرچم جمهوري اسلامي ايران در حوزه جغرافيايي ايران زمين زندگي مي كند، تحت هر شرايطي، آزادي هاي فردي اجتماعي حقوق شهروندي خود را با يك تبعه آمريكا يا فرانسه يا ايتاليا يا آلمان مقايسه كند، همچنان كه يك مسلمان يا غير مسلمان ساكن در اين كشورها نيز نمي تواند، آزادي هاي فردي واجتماعي خود را با يك شهروند ايراني مقايسه نمايند. براي اينكه در ايران عزيز ما مطابق با موازين شرعي و احكام اسلامي كه ريشه در آيات قرآن مجيد و سنت رسول الله(ص) و احاديث و روايات ائمه اطهار(ع) و در زمان غيبت امام معصوم(ع) به دستور فقهاء جامع الشرايط و ولايت فقيه كه همه و همه در يك جمله وحي و كلام متصل به وحي محسوب مي شود، آزادي ها به نفع انسان و در راستاي صيانت از انسانيت انسان و نيل جامعه انساني به كمال مطلوب مهار و بعضاً محدود شده اند، كه در هر مورد حكمت هاي زيادي نهفته است و مي توان براي هر مسئله اي كه آزادي را محدود ساخته و خط قرمزي تعيين شده دهها كتاب نوشت، اما در كشورهايي كه ذكرشان گذشت، آزادي ها بدستور سرمايه داران و صاحبان زر وزور و تزوير و در راستاي منافع شخصي و سياسي آنها و به منظور تحقير و اسير نمودن انسانها، مهار و محدود و بعضاً بطور مطلق بلامانع اعلام مي گردد، از اين رو ممكن است كه، انجام كاري در كشور ما ارزشمند و با بهترين پاداش مادي و معنوي اعلام شود، ولي انجام همين كار، در آن كشورها جرم و داراي شديد ترين مجازاتها اعلام شده باشد.
لذا آنهايي كه، در باب آزاديهاي فردي و اجتماعي از جمله آزادي بيان و عقيده، آمريكا و اروپا را الگوي خود قرار مي دهند و رسيدن به آن حد آزادي كه در اين كشور هاست را جزو مطالبات سياسي خود قرار داده و با همين خواسته به جمع اپوزيسيون ها پيوسته اند، بايد بدانند كه با اين اقدام فقط خود را گول مي زنند، چون خودشان بهتر از هر كس از ابطال و فاسد بودن ادعايشان خبر دارند و مي دانند، در قبري كه بالاي آن شيون مي كنند هيچ ميتي وجود ندارد.
ماجراي حمله روسيه به اوكراين، حقوق بشر آمريكايي و غربي، و نهادهاي بين المللي را براي هميشه روسياه و رسوا نموده است. امروز ايرانيان بايد بدانند اگر در تمام جهان هستي از آغاز خلقت آدم تا به امروز، آزادي در جامعه اي برقرار شده باشد، آن جامعه فقط ايران امروز است و لا غير.
وقتي در كشور اسلامي ايران، بي حجابي و بدحجابي جرم وگناه و ضد ارزش محسوب مي شود و در اروپا و كشوري مثل فرانسه و تركيه رعايت حجاب اسلامي و عمل به دستور خدا جرم تلقي مي شود و مجازاتهاي شديدي براي آن در نظر گرفته شده، تو خود بخوان حديث مفصل از اين مجمل.
همه مي دانيم كه بي حجابي و برهنگي زنان و آزادي جنسي و هم جنس بازي و شرب خمر و قماربازي وتجارت در اين زمينه ها، در آمريكا و اروپا ارزش تلقي مي شود و جزو آزادي ها و حقوق شهروندي به حساب مي آيد و هيچ خط قرمز و حد و مرزي براي آنها تعيين نشده است، و بطور متيقن مورد حمايت دولتمردان خود نيز قرار مي گيرند.
يعني هم دين تحريف شده حاكم بر اين كشورها و هم قوانين موضوعه و به اصطلاح رهبران ديني آنها ارتكاب چنين افعالي را بلامانع دانسته اند. در حالي كه صرفنظر از نوع حكومت سياسي بر كشور ايران از 14 قرن پيش تا به امروز شريعت اسلام كه دين اكثريت ايرانيان است چنين افعالي را جزو گناهان كبيره اعلام نموده و ممنوعيت شديد و مجازات سنگيني را براي مرتكبين آن ابلاغ كرده، پس اين محدوديتها و خط قرمزها ريشه در دين ما دارد و هيچ ارتباطي با انقلاب و جمهوري اسلامي و دولتها ندارد. ارتكاب اين گونه افعال واعمال براي هر مسلماني ممنوع بوده و چيزي جز آتش دوزخ در انتظار فاعلين اين گونه افعال نخواهد بود.
ادامه دارد...

|