عليه فساد جنسي سينما در بيانيه زنان بازيگر
بابك شكورزاده
چندي پيش زنان سينماگر كه جمع كثيري از آنها را بازيگران تشكيل ميدهند، بيانيهاي تأمل برانگيز صادر كردند كه حاكي از اوضاع خشونت جنسي عليه زنان در سينما بود.
در بخشي از اين بيانيه آمده است: در ماههاي گذشته، زنان در بستري كه با همت خود در طي جنبشي عليه خشونت جنسي فراهم كردند، روايتهايي حاكي از آزارگري و اعمال قدرت بر زنان در محيط سينما را منتشر كردهاند. گزارشاتي كه نشان ميدهد هر فرد صاحب قدرت و شهرتي ميتواند در سازوكار سينماي ايران از موقعيت خود براي قلدري، تهديد، توهين، تحقير و تعرض به زنان بهرهبرداري كند، بيآنكه نهادهاي قانوني، اصناف خانه سينما، سينماگران و منتقدان آنها را وادار به پاسخگويي و پذيرش مسؤوليت كارشان كنند.
ما زنان دستاندركار سينما، اينجا، كنار هم جمع شدهايم تا به مدد اين همبستگي اعلام كنيم هرگونه خشونت، آزار و باجگيري جنسي در محيط كار از نظر ما محكوم است و براي توقف آن خواستار عواقب قانوني جدي براي متخلفين هستيم. همچنين اين نابرابري جنسيتي موجود در سينماي ايران و عدم وجود نظارتي كه عرصه را براي زيادهخواهي و دستدرازي افراد در جايگاه قدرت گشوده است، محكوم ميكنيم. به جامعه سينمايي ايران در مورد شدت و گستردگي اين آزارها عليه زنان كه اكنون براي اولين بار اعتراض به آن به يك فرياد جمعي تبديل شده است، هشدار ميدهيم؛ آزارهايي كه عليرغم آشكار بودنشان در تمام اين سالها ناديده گرفته شدهاند.
در روايتهايي كه از تجربههاي دردناك زنان در سينماي ايران منتشر شده، انواع آزارهايي كه زير چتر خشونت جنسي قرار ميگيرند مطرح شدهاند، از جمله «هتك حرمت با الفاظ جنسي و جنسيتزده»، «سوء استفاده از سكوت و تحمل افراد با به گروگان گرفتن حق كار با دستمزد»، «اعمال خشونت جنسي به وسيله تهديد موقعيت كاري قرباني»، «تماسهاي بدني ناخواسته»، «اصرار و اجبار به عمل جنسي» و در نهايت «خشونت جسمي و تجاوز». از طرفي تمامي اين روايتها كه زخمهاي رواني ناسورشده گويي همسرنوشت را باز ميكنند، آنچه كه به شكل روشني خودنمايي ميكند، سيستماتيك بودن اين خشونتهاست...
اين بيانيه گوياي فساد جنسيتي تأسف برانگيزِ حاكم بر سينماست؛ فسادي كه شايد براي اولين بار، آن هم به اين صورت رسمي و علني از سوي سينماگران زن مطرح شده است. اتفاقا نكته همينجاست كه اين سخنان، سخن فلان كارشناس و جامعه شناس و فعال فرهنگي و امثال آن نيست كه بگويند كساني ندانسته خارج از سينما بر عليه سينما حرف ميزنند؛ بلكه اعتراضي است كه از سوي زنان شاغل در سينما صادر شده است. خود اين مسأله نكته مهمي است و حقيقتا تأمل برانگيز است. آن روزي كه مرحوم فرج الله سلحشور سخن از فساد و فحشاء در سينما ميگفت برخي از همين كساني كه كه در توليد اين بيانيه نقش داشتند با وي مخالفت كردند و اهانتهايي را نثار آن مرحوم كردند.
البته چنين فسادي هم چندان دور از ذهن نيست. وقتي خيلي از مردم جرأت ندارند كه تعداد قابل توجهي از فيلمها را به صورت خانوادگي به تماشا بنشينند خدا ميداند كه در پشت صحنه چنين فيلمهايي چه ميگذرد و چه فسادي حكمفرماست. اين مطلب خودش مويدي بر صحت اين بيانيه است.
جالب اين است كه بعد از انتشار اين بيانيه چيستا يثربي نويسنده و كارگردان تئاتر مطالبي را در صفحه شخصي خود منتشر كرد كه حسابي از خجالت صادركنندگان اين بيانيه درآمد و تأييد ديگري بر اين اوضاع نابسامان سينما زد.
وي نوشت: «يك مشت دروغگوي ترسوي موقعيت طلب؛ چطور اكنون، جرأت پيدا كردهايد؟ ولي آن موقع به من گفتيد: خفه شو! و آن مرحومه خانه سينما گفت: حرف بزني؛ خودم ساكتت ميكنم! من حرف دارم و ميزنم... معشوقه يك روزه و يك ساعته شديد! جايزه فجر گرفتيد. به عنوان خانم باوقار، متين و خوشحجاب سينما از شما ياد شد!»
يثربي در بخش ديگري مينويسد: «حالا بيانيه ميدهيد و ليدر و رهبر جنبش خشونت عليه زنان هم شدهايد؟ شما كه اول از همه؛ مرا بايكوت و تهديد كرديد خانمها!»
اين سخنان گوياي دل پر خوني از چيستا يثربي است كه گويا سالها به عنوان رازي مگو در سينه داشته و اين بيانيه بهانهاي شد تا اين مطالب را به زبان بياورد و حقايقي را برملا سازد.
از اينها كه بگذريم نبايد فراموش كنيم كه عمل كردن به احكام نوراني اسلام، مانع فساد است. وقتي حريم محرم و نامحرم رعايت نشود، عشوهگري و جلوهگري زنان براي مردان نامحرم امري عادي تلقي شود و از آن بدتر كلاس و جايگاه خاص داشته باشد و پوشش بانوان به اين منوالي باشد كه شاهد هستيم، نتيجه بهتري را نميتوان توقع داشت و تا زماني كه احكام الهي ناديده گرفته شود وضع همين است؛ چه در سينما و چه در محيطهاي ديگر.

|