چالشهاي اخلاق پزشكي در دوران كرونا
محمدمهدي ولي زاده
ويروس كرونا با ابعاد مختلف خود، در سطح جهان يك بحران جدي بين المللي را ايجاد كرده و بشر را به چالشي جديد فراخوانده است. كرونا مانند هر بيماري ديگر در ابتداي امر خود را همچون يك پديده زيستي نشان داده كه سلامت افراد را مورد تهديد قرار ميدهد ولي مانند يك «واقعيت چندبعدي اجتماعي» عمل ميكند و يك پديده پيچيده و مشكل زاست. بدون ترديد، ظهور اين ويروس چه بلاي آسماني باشد و چه ساخته بشر، در جنبه نظري و عملي، تأثيرات و تغييرات بسيار زيادي داشته و چالشهاي مختلفي در حوزههاي سياسي، اجتماعي، اخلاقي، اقتصادي، علمي، پزشكي و... ايجاد كرده است.
مي توان ادعا نمود كه سختترين چالش در وضعيت بحراني كرونا، چالش اخلاقي است؛ كرونا ويروس، همه جوامع را در معرض آزمونهاي اخلاقي قرار داده و كمتر بيماري نوپديد چنين چالشهاي اخلاقي حياتي را به اين سرعت با اين ابعاد چشمگير پديد آورده است. منظور از چالشهاي اخلاقي، تعارضها و دو راهيهايي است كه در حوزه اخلاق، شكل گرفتهاند و اخلاق مداري را در اين بحران با مشكل مواجه ميسازند و گاه به رفتارهاي ضد اخلاقي منجر ميشوند. پزشكان و پرستاران همواره در عملكرد باليني خود با مسائل اخلاقي متعددي مواجه ميشوند كه برخي از آنها در حوادث و بلايا چالش برانگيزند. مهمترين چالشهاي اخلاقي در حوزه پزشكي در بيماري كرونا عبارتند از:
تجويز درمانهاي ثابت نشده و غير رسمي
دانش دارويي يكي از كليديترين عناصر اخلاق مراقبت پزشكي است؛ پرستاران براي ارزيابي بيماران قبل از دريافت دارو، تجويز ايمن و مؤثر داروها، نظارت و ارزيابي اثرات و عوارض ناخواستة داروها، علت تجويز دارو، انتظارات از دارو و تنظيم برنامههاي ترخيص، به مهارت و دانش داروشناسي نياز دارند.
مصرف غيرمنطقي داروها نه تنها به سلامت بيمار كمك نميكند، بلكه به دليل اثرات جانبي و عوارضي كه دارد ميتواند مشكلات و معضلات جدي را نيز سبب شـود؛ بسياري از بيماريها در كشور به علت عدم رعايت الگوي صحيح تجويز دارو توسط پزشكان و مصرف غيرمنطقي داروها توسط افراد ميباشد.
درمانهاي غير رسمي و متمسك شدن پزشكان و بيماران به هر چيزي كه احتمال ميدهند مفيد باشد و در شرايط بحران باعث نجات بيمار شود، از چالشهاي اخلاق پزشكي به شمار ميآيد. تاريخ پزشكي خاطرات ناخوشايندي از درمانهاي غيراستاندارد و اثبات نشده روي بيماران و افراد عادي دارد، از تحقيق روي واكسنهايي كه مستقيماً روي انسان تجربه شده و موجب مرگ بسياري شد تا تجويز داروها بدون پشتوانه علمي و آزمايش رسمي كه موجب صدمات جبرانناپذير به بيمار شده است. آيا ميتوان تجويز چنين داروهايي را اخلاقي دانست؟
افشاي ابتلاي فرد به بيماري
يكي از اصول اخلاق پزشكي، لزوم رازداري پزشك و حفظ حريم خصوصي بيمار است؛ اين مسأله در كدهاي بين المللي اخلاق پزشكي انجمن پزشكي جهاني به تأييد رسيده و در منشور حقوق بيماران ايران به آن تصريح شده است.
با قطع نظر از اين مسأله كه آيا اين اصل اخلاقي، مطلق است يا نسبي و استثناء پذير است يا نيست؟، گاهي ممكن است شرايط متعارضي پيشايد كه پزشك بخاطر مصالحي ناگريز به نقض رازداري شود.
در دوره فراگيري كرونا در سياستهاي كلي كادر درمان، اين تصميم اتخاذ شده كه اگر تست كروناي فردي مثبت شود، آزمايشگاهها بايد اين مسأله را به خانواده و محل كار او اعلام كنند حتي اگر فرد مبتلا مايل به اين اقدام نباشد. اين تصميم از چالشهاي اخلاقي است زيرا پزشك را در دوگانه حفظ سلامت عمومي و از بين بردن راز بيمار قرار ميدهد.
كمبود امكانات و منابع درماني
كليه نظامهاي مراقبت سلامت در دنيا با مشكل محدوديت منابع مواجه هستند، لذا تخصيص عادلانه منابع از چالشهاي مهم هر نظام سلامت و بخش اصلي در فرآيند تصميم گيري محسوب ميشود زيرا ميان تقاضا و عرضه منابع، هماهنگي وجود ندارد. يكي از چالشهاي اخلاقي در تخصيص خدمات و امكانات درماني به مبتلايان در وضعيت كمبود تجهيزات نمايان ميشود. وقتي كشور دچار كمبود امكانات درمان و سلامت است، مثلا تخت بيمارستان يا اقلام بهداشتي به اندازه مبتلايان وجود ندارد، چگونه بايد تصميم گرفت و پذيرش چه افرادي را بايد ترجيح داد؟
وقتي نظام سلامت فراتر از ظرفيت خود تحت فشار باشد، چگونه ميتوان خدمات و اقلام بهداشتي كمياب را بهطور اخلاقي توزيع كرد؟ چطور ميتوان مطمئن بود كه جمعيت حاشيهنشين به مراقبتي كه نياز دارد، دسترسي پيدا ميكند؟ در اين شرايط آيا محدوديت منابع و امكانات دليل مشروع و اخلاقي براي ترجيح جان انسانها بر همديگر است؟
در ملاك اولويت بندي اختلاف زيادي قابل مشاهده است؛ برخي بر شاخصههاي فردي مانند سن و ميزان اميد به زندگي تأكيد دارند لذا از حذف سالمندان كه بار اقتصادي براي جامعه دارند خوشنود ميشود و به سلامت آنها بيتوجهي ميكنند. برخي ديگر نيز بر شاخصههاي اجتماعي مانند ميزان سودمندي براي جامعه تأكيد ميكنند، برخي هم موقعيتهاي جغرافيايي را در نظر ميگيرند. ولي به نظر ميرسد در هر صورت توزيع و تخصيص منابع بايد بر اساس يك معيار مشخص و عادلانه انجام گيرد.
قرنطينه بيمار و عدم تماس فيزيكي
تأمين آسودگي و سلامتي بيماران از طريق توجه به نيازهاي جسمي، روحي و معنوي آنها از وظايف پزشكي و پرستاري است و رعايت اخلاق مراقبت به معناي احترام به شأن انسان ميباشد. بر اين اساس نقض حقوق بيمار در مراقبت، عملي غير اخلاقي است.
از آنجا كه منشأ انتقال ويروس كرونا، ارتباطات است لذا كادر درماني در مواجهه با بيماران كرونايي، گاهي مجبور به كم كردن تماس فيزيكي و به حداقل رساندن گفتگوي رو در رو با بيماران هستند تا زنجيره سرايت بيماري قطع شود و همين امر موجب شكل گيري ذهنيات غلط و گمان كم لطفي در حق بيماران ميشود زيرا به شأن آنان بياحترامي شده است. اجبار مبتلايان بر قرنطينه خانگي يا ايزوله كردن بيمارستاني، منجر به نقض حقوق فردي و اصل خود مختاري بيمار ميشود و از اين رو باعث ايجاد چالش در اخلاق پزشكي ميگردد.
توجه به خواستههاي بيمار و دخالت دادن وي در تصميم گيري از اهميت بالايي برخوردار است در حاليكه هدف از انجام اقدامات محدود كنندهاي از جمله قرنطينه، حفظ سلامت و ايمني جامعه است لذا ممكن است ميان اهداف اجتماعي و آزادي فردي تعارض برقرار شود.
هزينه درمان و بستري
مسائل مالي مربوط به پذيرش و درمان بيماران از جمله مواردي است كه در شرايط بحراني مانند بحران كرونا به صورت چالشي جدّي نمايان ميشود. از سويي شرايط اقتصادي بخش قابل توجهي از بيماران كفاف هزينههاي تشخيصي و درماني را نميدهد و از سوي ديگر خدمات دولتي و حمايتهاي بيمهاي نيز محدودند. همين امر باعث شده تا برخي مراكز مجبور به مغفول گذاشتن اصل خدمات دهي عادلانه شده و بخشي از بيماران هرچند خدمات رايگان در قسمت تشخيص و بستري را دريافت كنند اما در تأمين دارو و هزينههاي پس از ترخيص با مشكلات جدّي مواجه باشند.
ترك كار توسط كادر درماني
ترك محل كار توسط برخي از كادر درماني به خاطر عدم احساس وظيفه ميتواند يكي از چالشهاي اخلاق پزشكي باشد. بسياري از پزشكان و پرستاران با وظيفه شناسي و به جان خريدن حجم كار و خطر آلودگي در كادر درمان در دوره شيوع كرونا حضور دارند اما ممكن است برخي بخاطر حفظ و ترجيح سلامت فردي از حضور در محل كار خودداري كنند يا از ارائه درمان به صورت كامل بپرهيزند با اين توجيه كه سلامت ارائه دهندگان خدمات سلامت، در شرايط بحراني اولويت دارد.

|