طلبگي، حوزه و اجتهاد
مهدي درستي
ماهيت دروس حوزوي
به نظر كوتاه و قاصر اين بنده كوچك، اين دروس، ابزاري بيش نيستند كه بايد ما را به هدف اصلي(ثقلين) برسانند.
مي توان از اين ابزارها درست استفاده كرد و هم ميتوان استفاده ناشايستي كرد و در واقع اشتباه آن است كه اين ابزار، خود تبديل به يك هدف علمي شوند.
ما اين دروس را ميآموزيم تا صورت و قالب و شكلي را درست كرده و پس از عرضه مواد(ثقلين) در قالب ساخته شده، محصولي شايسته دريافت نموده تا به وسيله آن به اسلام سودي رسانده و به استعمار و استكبار و استحمار ضربهاي فولادين بزنيم؛ اما با تبديل شدن اين دروس به هدف و گذراندن طولاني مدت اين مواد آموزشي، هدف اصلي اسلام حاصل نشده و نخواهد شد. به اين دليل هم، طلاب انگيزه خودشان را از دست ميدهند.
مواد آموزشي كه همان دروس حوزوي باشد از متن ابدي اسلام كه قرآن باشد و از معارف نوراني ائمه هدي عليهم السلام به اندازه مورد انتظار بهرهمند نيستند.
گذاشتن تنها ۲۰ آيه قرآني از ميان ۱۰۰۰ آيه مرتبط در برخي كتابها، و نيز بحث كردن از ۱۰۰ روايت از ميان صد هزار حديث نوراني، نبايد نگرش طلبه را منحرف نمايد كه نظام آموزشي حوزه، نظامي كامل و جامع و در مسير اهداف حقيقي است.
به نظر قاصر اين حقير:
1. اين دروس بايد تغيير كنند؛
2. مدت زمان آموزش مقدماتي كاهش پيدا كند،(ده سال، پنج سال بشود)؛
3. كار تخصصي در موضوعات مستحدثه انجام شود؛
4. دروس فقه حكومتي برگزار شود؛
5. موضوع شناسي انجام شود؛
درنتيجه ده سال صرف وقت در حوزه(مقدمه درس خارج) كه برابر با يك عمر ميباشد، اسراف وقت است.
آري، چقدر رهبرانقلاب و علامه طباطبايي درست گفتند: علوم حوزوي جوري است كه شخص ميتواند فقيه و مجتهد شود اما دست به قرآن نزده باشد!
تفسير الميزان، جلد ۵، ص ۴۵۰؛
حديث ولايت، ج ۸، ص ۶۴؛
مصرف عمر در حوزه
طبق نظر كارشناسان براي متخصص شدن در هر امري، حداقل 7 هزار ساعت و حداكثر 10 هزار ساعت كار علمي و مفيد، لازم ميباشد.
اگر بخواهيم ميزان ۱۰ سال تحصيل در حوزه علميه را بدون محاسبه تعطيلات(48 روز جمعه + 27 روز مناسبتي = 75) و كلاسهاي آموزشي حساب كنيم و ميانگين 5 ساعت كار مفيد علمي رو در هر روز مبناي محاسبه خود قرار دهيم:(14500= 10 سال× 1450 = 5 × 290 = 75 _ 365) برابر ميشود با 14500 ساعت.
يعني 45/1 برابر بيشتر از حداكثر مورد نياز براي تخصص
سوال: چه كسي قائل است يك طلبه بعد از ۱۰ سال تحصيل، متخصص و كارشناس بيرون ميآيد؟!!! طلبهاي كه تنها دروس ابزاري را خوانده و هنوز سراغ منابع(قرآن و سنّت) نرفته، تازه اگر از اين ده سال تحصيل، براي خود مبناي اجتهادي در قرآن و حديث، فقه و اصول گرفته باشد. در حال حاضر، بايد وارد اجتهاد در شش هزار آيه قرآن كريم و ۵۰ هزار روايت وارده بشود كه اين هم اگر ۵ ساعت به مبناي ساعت قبلي اضافه كنيم البته در ۵ سال، برابر ميشود با 29000 ساعت مفيد.
اين ساعت در حوزه و علوم اسلامي، 9/2 برابر استاندارد تخصص در علوم ديگر است.
نتيجه: اسراف وقت در طول ده سال تحصيل ابتدايي كه تنها صرف مقدمات ميشود، البته اگر بر فرض اينكه خروجي داشته باشد، يعني به مبناي اجتهادي در قرآن، حديث، فقه و اصول رسيده شود.
اين اتلاف وقت به حدّي زياد است كه در صورت نرسيدن به خروجي ده سال تحصيل در حوزه، حرام شرعي ميشود.
بايد محقق بود و براي مردم مسائل اسلامي را تجزيه و تحليل كرد. صرف خواندن آيات و روايات در مردم يقين قلبي ايجاد نميكند، بلكه تحليل آن هاست كه برايشان بصيرت افزايي دارد و الا با ايجاد يقين عقلي كه وظيفه طلبگي خويش را انجام نداده ايم.
هدف اصلي در حوزه، اجتهاد و توليد علم خصوصا در موضوعات روز است و او را به محمد و آل او قسم ميدهيم كه ما را در اين هدف و وظيفه ياريمان نمايد.

روشنفكراني كه نسخه جنسي ميپيچند!
حسن محدثي جامعهشناس و هيأت علمي دانشگاه آزاد علوم تحقيقات تهران است به عنوان يك روشنفكر ژورناليستي در كانال خودش با عنوان «زير سقف آسمان» در تلگرام مشغول فعاليت است. او كه گرايشهاي فكري نزديكي به جريان ملي مذهبي دارد، هميشه نگاه منتقدانهاي نسبت به آموزههاي ديني داشته و سعي دارد با فلسفهبافيها و تحليلهاي جامعهشناختي نسخهاي جديد بپيچد!
او در يادداشت جديد خود درباره كليپ جديد خواننده لسآنجلسي تجويزهايي را براي والدين توصيه كرده كه يكي از آنها آموزش جنسي چندرسانهاي به كودكان و نوجوانان است!! متأسفانه ولنگاري فرهنگي در عرصه حقيقي و بيمبالاتي ما در عرصه مجازي، زمينهساز اين شده است كه اين ژورناليستهاي روشنفكرمآب به فكر تربيت جنسي كودكان و نوجوانان ما باشند و نسخه پيچي كنند!
در ضمن محدثي كسي است كه در بهمن ماه سال گذشته، در سخناني وقيحآميز نسبت به آيتالله سبحاني انتقاداتي بيان داشت. پروژه فكري محدثي نيازمند بررسي و نقد لازم است كه مجال خود را ميطلبد ولي او مدت مديدي است كه در حوزه جامعهشناسي خانواده ورود يافته و نظرات شاذ فراواني دارد كه در كانالهاي مختلف مجازي پمپاژ ميشود! اين گوشهاي از فضاي ژورناليسم علم در فضاي سايبري است كه نيازمند حضور هوشمندانه اساتيد و نخبگان فكري جريان انقلابي را ميطلبد.

|