كرامتهاي آيتالله مصباح
اين روزها عده اي از دوستان مخلص و باصفاي آيت الله مصباح، در رسانة ملي به نقل پارهاي از كرامت هاي آيتالله مصباح پرداختند كه آري ايشان از زمان مرگ خود و وضعيت بعد از مرگشان مطلع بوده اند و همچنين بعد از مرگ چشمان خود را براي غسال شان باز كرده اند. ليبرال هاي بيچاره، اين سخنان را بهانه اي تازه براي تخريب چهرة تابناك آيت الله مصباح يافتند و بي اعتقادي خود به عالم معنا و ملكوت و قدرت روحي مردان الهي را به اين بهانه برملا كردند. و ناخواسته آن نگاه عميق آيت الله مصباح درباره غربزده گاني كه اسلام ستيزي خود را پنهان مي كردند، تأييد كردند. بنده به آن دوستان پاك نيت و به اين دشمنان آيت الله مصباح عرض مي كنم چنين مسائلي درباره بسياري از افراد عادي هم فراوان نقل و تجربه شده است.
از بزرگ ترين كرامات و كارهاي خارق العادة عمار انقلاب اين است كه به گونه اي از بنيان هاي فكر اسلامي و مباني انقلاب اسلامي دفاع مي كردند كه هيچ يك از درشت گويان و مدعيان بي بنيان و غربزده ، تاكنون نتوانسته اند هيچ يك از انديشه هاي ايشان را نقدي عالمانه كنند؛ به همين دليل به هتاكي و فحاشي عليه اين شخصيت پرداخته و مي پردازند.
كرامت بزرگ آيت الله مصباح اين بود كه آنچه ديگران در آيينه نمي ديدند، در خشت خام مي ديد. ايشان پيش از انقلاب، انحطاط انديشه اي و عملي برخي از انقلابيان بزرگ را پيش بيني كرد.(انقلابياني كه حتي خودشان را پدرخوانده انقلاب مي دانستند و حتي ابراز ميكردند آنها بودند كه امام را براي تسريع در پيشبرد اهدافشان، جلو انداختند؛ به اين دليل كه سيد بود و مقبوليت مردمي داشت!)
كرامت بزرگ آيت الله مصباح اين است كه از اوايل دهه شصت، بي اعتقادي پاره اي از مدعيان روشنفكري غربزده و نفوذيان انگليسي به اسلام و انقلاب را كه حتي در شوراي عالي انقلاب فرهنگي هم نفوذ كرده بودند! و در رسانه هاي جمهوري اسلامي به تفسير مثنوي و نهج البلاغه مي پرداختند!، ابراز كرد و تقابل آنها با تفكر اسلامي و قرآني و انقلابي را دست كم ده سال جلوتر از ديگر افراد تيزبين آفتابي كرد.
از ديگر كرامات ماندگار و جاري ايشان تأسيس ساختارهاي آموزشي و پژوهشي بي سابقه اي در حوزه علميه است كه تا ابد توانايي امتدادبخشي به بنيان هاي معرفت شناسي و هستي شناسي و انسان شناسي اسلامي در حوزه هاي مختلف علوم انساني و نيازهاي فكري انقلاب اسلامي را دارند.
كرامت آيت الله مصباح اين نيست كه بعد از مرگ، براي غسّال چشمان خود را باز كند؛ چشمان او هميشه باز و بينا و بصير بود؛ او شصت سال است كه به دنبال بازكردن چشمان ديگران بر روي حقايق اسلام و فرهنگ اهل بيت بوده است و در اين جهاد بزرگ، عمارگونه هزاران چشم را بينا كرده است؛ فتنه هاي عميق را آشكار كرده است؛ غبارهاي غليظ را كنار زده است و عمارگونه جان و آبرو و هستي خود را فداي انقلاب و ولايت كرده است. اينهاست كرامات عمار انقلاب.
انتشار وصيتنامه حضرت آيت ا... مصباح يزدي(ره)
وصيت نامه حضرت آيت ا... مصباح يزدي(ره) كه در مراسم بزرگداشت هفتمين روز ارتحال ايشان، در حرم مطهر حضرت معصومه(س) قرائت شد به شرح زير مي باشد:(لازم به ذكر است كه اين وصيت نامه به زبان عربي نگاشته شده است كه ترجمه ي بخش عربي وصيت نامه، منتشر مي شود)
شهادت مي دهم كه خدايي جز الله نيست. او يكي است و شريك ندارد. و شهادت مي دهم كه محمد(ص) بنده و فرستادهي اوست كه به هدايت و دين حق و براي آشكار كردن آن بر همه ي اديان، هرچند مشركان از آن ناخوشنود باشند، فرستاده شده است. نيز شهادت ميدهم كه دختر او، فاطمه زهرا(س) سرور بانوان جهان، و علي بن ابيطالب(ع)، امير مؤمنان و امام پارسايان است، و حسن و حسين، و علي بن حسين، و محمد بن علي، و جعفر بن محمد، و موسي بن جعفر، و علي بن موسي، و محمد بن علي، و علي بن محمد، و حسن بن علي، و حجت بن الحسن كه درود خدا بر آنان باد امامان و بزرگان ما و پيشوايان ما هستند كه آنها را دوست دارم و از دشمنان آن ها بيزارم. خدايا، مرا از محبان و شيعيان و پيروان آنان قرار ده و با آنان محشور كن. و شهادت ميدهم كه مرگ، حق است، و ساعت(قيامت)آمدني است و در آن شكي نيست، و خداوند، هر كسي را كه در قبرهاست، برمي انگيزد. شهادت ميدهم كه آنچه پيامبر آورده، حق است و در آن ترديدي نيست، و قرآن و عترت، دو امر گرانسنگ هستند كه هر كس به آنها تمسك جويد، نجات مييابد، و هر كس از آنها سرپيچي كند، گمراه ميشود؛ كه از اين امر به خداوند پناه ميبريم. اما بعد؛ اين وصيت بنده ي گنه كار، محمدتقي يزدي است كه به عفو پروردگارش، و به رحمت او كه بر غضبش سبقت گرفته، و به شفاعت اولياي معصوم كه سلام و درود خدا بر آنان باد، اميد دارد ، به فرزند و نور چشمش، علي. او را وصيت مي كنم به همان چيزي كه خداي تعالي و پيامبران و اوليايش توصيه كرده اند. او را به تقواي الهي و توكل به او توصيه ميكنم، و نيز به اين كه بداند كه نجاتي جز با عبادت و اطاعت پروردگار ميسر يقينا نيست، و اين كه سعادت، جز با چنگ زدن به او و توسل به اولياي او ممكن نيست. و نيز بداند كه بهترين چيزي كه خداي تعالي به آن دستور داده، طلب علم و عمل به آن و تعليم آن است. و همچنين بداند كه طلب معرفت به خدا و به آنچه خدا نازل كرده، در زمان ما همانند جهاد في سبيل ا... ، بلكه از برترين جهادهاست؛ زيرا خطري كه اسلام و مسلمين را از ناحيه ي جهل تهديد مي كند، به مراتب شديدتر از خطري است كه از ناحيه ي دشمنان مي رسد، و بداند كه دفاع از اسلام و دفع شبهات مربوط به اعتقادات و احكام، از بزرگترين راه هاي خوشنودي خداي بزرگ است. از خدا مي خواهم كه علي و برادرش را در اين راه براي نايل شدن به وجه كريم الهي موفق كند. او را به اخلاص در عمل و مجاهده در اين راه، و ترك سستي و كسالت توصيه مي كنم. فرزندم را به تهجد و قرائت قرآن و توسل به اولياي كرام به ويژه اباعبدالله الحسين(ع) و بقيه الله في ارضه(عج) توصيه ميكنم. فرزندم را به خوش رفتاري با مادرش سفارش مي كنم؛ كه بهشت، زير پاي مادران است. و او را به خوش رفتاري با نور چشمم مجتبي و خواهرش، و نيكي با برادران و ارحام و همسايگان، و گرامي داشتن استادان خود به ويژه استادان علم توحيد و اخلاق توصيه مي كنم. او را به طلب مغفرت براي من، با اميد به آن كه اين طلب مغفرت، براي خود او نيز منفعت داشته باشد، سفارش مي كنم. از خدا توفيق و ياري اش را طلب مي كنم؛ به درستي كه خداوند، صاحب فضل عظيم و منت بزرگ و ارحم الراحمين است. فرزندم را به ذكر مدام، تفكر فراوان، و شكرگزاري، و مخالفت با نفس و هوي، و به زهد در دنيا و بي رغبتي به زخارف دنيا و مقام و رياست آن توصيه ميكنم. فرزندم را به قناعت، ترك طمع از آنچه در دستان مردم است، اعتماد به خدا و نوميدي از غير او، نهراسيدن از غير گناه خود، و نهراسيدن در مسير الهي از ملامت ملامت گران توصيه مي كنم و نيز اين كه يقين داشته باشد كه آنچه به او رسيده، قرار نبوده نرسد، و آنچه به او نرسيده، نمي بايست مي رسيده است. او را به صبر و رضا به قضاي الهي كه از امور مهم است، توصيه مي كنم.
او را سفارش مي كنم به اين كه همه ي همت خود را يك چيز، يعني طلب رضايت خداوند، قرار دهد، و اين كه بداند موالي بزرگ ما، كريم تر از آن است كه امر بنده اي را كه به او توكل كرده، به خود آن بنده يا ديگر بندگان بسپارد. پس تو را، اي فرزندم و اي نور چشمم، توصيه مي كنم به اين كه فقط به خدا اميد داشته باشي و فقط بر او اعتماد كني و جز از او كمك نخواهي. و تو را توصيه مي كنم به انقطاع به سوي خدا، و اميدواري به او، و خالص كردن محبت به او، و متوجه كردن قلب به ذكر و مناجات او توصيه مي كنم و از خدا مي خواهم كه به حق محمد و خاندان پا كش، تو و نور چشمم مجتبي را به همه ي اينها موفق كند؛ انشاءالله

|