«اِعْلَمْ اَنَّهُ لاوَرَعَ اَنْفَعُ مِنْ تَجَنُّبِ مَحَارِمِ اللهِ وَ الْکَفِّ عَنْ اَذَی الْمُؤْمِنِ»   هیچ خویشتنداریای سودمندتر از دوری  از حرام و پرهیز از آزار مؤمنان نیست.  (فقه الرضا علیهالسلام / ص356)

پاسخ به شبهه اي در باره عدم وجوب نهي از منکري به نام بي حجابي

اشاره: يکي از افرادي که عناد خاصي با فلسفه و مباحث فلسفي و عقلي دارد هر از چندگاهي براي اثبات ديدگاه هاي ضد ديني خود به فلسفه و استدلال هاي خنده آور روي مي آورد در اين فايل ابتدا استدلال هاي ايشان مبني بر عدم ضرورت و عدم وجوب نهي از منکر نسبت به پديده بي حجابي ملاحظه بفرماييد و در پايان پاسخ به اين استدلال هاي سخيف يا به عبارت ديگر شبهه بافي هاي ايشان ملاحظه کنيد. 
وي مي گويد «فتوای فقهای شیعه حرام بودن نگاه به موی زن مسلمانی است که مقید به حجاب و پوشش سر خود است. بدین معنا که اگر مثلا زن مسلمانی در محیطی خصوصی و یا ناخودآگاه بدون حجاب باشد، مردان مجاز به نگاه به موی او حتی بدون قصد شهوت نیستند. البته این حکم در مورد زنان مسن و سالخورده که در مظان ازدواج نیستند، صدق نمی کند، چرا که آنها اساسا به تصریح قران (نور/ 60) ملزم به حجاب نبوده و می توانند بدون روسری و پوشش سر باشند.  اما در این باره، فتوای نسبتا مشهور دیگری وجود دارد که نگاه به موی آن دسته از زنان مسلمانی که خود تقیدی به حجاب ندارند و اگر مورد تذکر و نهی از منکر قرار بگیرند، اعتنایی نمی کنند، بدون قصد شهوت جایز است. بر این اساس بر مردان مسلمان لازم نیست که در مواجهه با زنان مسلمان شل حجاب یا بی حجاب از نگاه به موهای آنان چشم بر گیرند و روی برگردانند. همان طور که در مورد زنان غیر مسلمان اعم از اهل کتاب و یا خداناباوران نیز چنین است» وي سپس براي اثبات اين مدعاي خود به کتب فقهايي مانند ملا احمد نراقی،  سید محسن حکیم، سید ابوالقاسم خویی، حضرت امام خمینی استناد مي کند و سپس مبنای این فتوای فقهای شیعه را روایت امام صادق علیه السلام است که در کتاب کافی کلینی (الكافي ج‏5، ص: 524) آمده مي داند. عَنْ عَبَّادِ بْنِ صُهَيْبٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ لَا بَأْسَ بِالنَّظَرِ إِلَى رُئوسِ أَهْلِ تِهَامَةَ وَ الْأَعْرَابِ وَ أَهْلِ السَّوَادِ وَ الْعُلُوجِ لِأَنَّهُمْ إِذَا نُهُوا لَا يَنْتَهُونَ قَالَ وَ الْمَجْنُونَةُ وَ الْمَغْلُوبَةُ عَلَى عَقْلِهَا لَا بَأْسَ بِالنَّظَرِ إِلَى شَعْرِهَا وَ جَسَدِهَا مَا لَمْ يُتَعَمَّدْ ذَلِكَ این روایت حاوی این نکته و تعلیل صریح است که هر زنی چه مسلمان و چه غیر مسلمان اگر در برابر تذکر و نهی از بی حجابی، توجهی ـ به هر دلیل ـ نمی کند، نگاه مردان نامحرم به موی او حرام نیست.  وي سپس براي اثبات نظر خودش به فتواي مخالف مشهور فقها از منتظري تمسک مي کند که گفته است از برخی روایات دیگر چنین فهمیده می شود که حجاب به دلیل آن که برای زنان، احترام و حریم ایجاد می کند واجب شده است و بدینوسیله زنان از تعرض نگاه مردان در امان می مانند، حال اگر زنی مسلمان یا غیر مسلمان به هر دلیلی نخواسته باشد چنین حریمی را برای خود ایجاد کند، در این صورت نگاه مردان به او ـ البته بدون قصد شهوت ـ حرام نخواهد بود.  (آیت الله منتظری، دیدگاه ها، ص 572)
وي سرانجام با اين نقل قول ها و چيدن رطب و يابس در کنار هم ديگر تلاش مي کند عدم وجوب نهي از منکر نسبت به حجاب را از اين روايات استنباط کند. وي مي گويد از این روایت و فتاوا یک نکته مهم دیگر نیز استنباط می شود و آن این که نهی از منکر و گشت ارشاد در مورد چنین زنانی ـ که اغلب قریب به اتفاق زنان شل حجاب یا بی حجاب جامعه ما چنین هستند ـ موضوعیت نداشته و کاری لغو و البته اگر بر آن مفاسدی مانند درگیری های زبانی یا بدنی و یا فجایعی چون مرگ مهسا امینی و یا حتی هزینه های مالی و غیر مالی مترتب باشد، حرام است، چرا که یک شرط مهم وجوب امر به معروف و نهی از منکر احتمال قابل قبول تاثیر است و در صورت فقدان یا ضعف چنین احتمالی، واجب نیست.  تنها در یک صورت می تواند در این مورد امر به معروف واجب باشد و آن این که اولا خانم بی حجاب از حکم شرعی حجاب بی اطلاع باشد و جهل او به مساله باعث بی حجابی اش باشد و نه آن که حکم حجاب را می داند اما به هر دلیل مایل به رعایت آن نیست و ثانیا با تذکر زبانی، متقاعد به رعایت حجاب شود، و می دانیم که چنین مواردی در جامعه ایران بسیار اندک است.
چند نکته در این باره به نظرم می‌رسد:
1. چقدر انسان بايد براي اين گونه افراد غصه بخورد که فردي که يک عمر در کسوت روحانيت بوده و در تعهد به سنت به اندازه اي افراط مي کرده که حتي استفاده از ابزار جديد براي زندگي مانند راديو و تلويزيون و ديگر مظاهر تمدني بشر زير سوال مي برده است، امروز کارش به جايي رسيده است که مدت ها وقت خودش را صرف کند که از لابلاي مباحث فقها و روايات دليلي براي بي حجابي دست و پا کند! مباحث دقيقي که در ميان فقها جاي بحث و مباحثه و دقت هاي موشکافانه بسيار است. چنين افرادي را مي توان مصداق اين حديث شريف دانست « لايکون الجاهل اما مفرطا او مفرِّطا»
2. در پاسخ به تمسک به جواز نگاه به زنانی که اذا نهین لاینتهین؛‌این روایات درباره زنان بادیه‌نشین عرب و کساني است که در جامعه اي زندگي مي کنند که داراي فرهنگ بسيار پاييني هستند و اصلا معروف و منکري نمي شناسند به همين دليل از ضمير مذکر«هم» به جاي ضمير مونث«هن» استفاده مي کند يعني زنان و مردان چنين جامعه اي بسيار بي فرهنگ هستند مانند «کولي» هاي امروز که در بيابان ها زندگي مي کنند و از هيچ شناختي برخوردار نيستندو شل حجابي جزو فرهنگ عرف و عادت آن ها شده است. تعمیم دادن اين روايت به ديگر زنان بويژه زنان شهري و تحصيل کرده دلیل می‌خواهد. اگر زنان شهري و تحصيل کرده بدانند که امثال منتظري و شاگردانش چنين نگاهي به آن ها دارند و آن ها را از باديه نشينان عرب نيز پايين تر مي دانند به جاي برخورد با گشت ارشاد ، تکليف چنين افرادي را روشن مي کردند.
3. بر فرض که از روايت فوق بتوانيد جواز نگاه مردان به زنان شل حجاب يا بي حجاب شهري را استفاده کنيد اين روايت  تکلیف مردان را مشخص می‌کند که در چنين جامعه اي نمي توانيد با چشم بسته رفت و آمد کنيد اگر نگاه شما از روي لذت جويي و شهواني نباشد مانعي ندارد ولي چنين حکمي به هيچ وجه مستلزم جواز بی‌حجابی يا بدحجابي زنان نیست  آن ها قطعا مرتکب حرام و گناه مي شوند و لذا نهی از منکر نسبت به آنان به قوت خود باقی است. تعبير «اذا نهين» به معناي اين است که اين عمل کشف حجاب يا شل حجابي امر منکر است .
4. عدم وجوب نهی از منکر در جایی است که احتمال تأثیر نباشد و لذا تا وقتی حتی احتمال تأثیر وجود داشته باشد واجب است. نويسنده مطلب فوق از کجا ادعا مي کند که در هيچ يک از موارد زنان بي حجاب يا شل حجاب احتمال تاثير وجود ندارد؟! اين نوعي تحقير و توهين به زنان ايراني است که ايشان آن ها را غير منطقي و لجوج معرفي مي کند.شايسته است که از سوي زنان فرهيخته دانشگاهي عليه وي اقامه دعوي شود.
5. اگر احتمال تأثیرگذاری نهی از منکر منوط به شرایطی مانند نهی سازمان‌یافته و دسته‌جمعی باشد واجب است به همان شکل انجام شود و وجوب آن باقی است.
6.  حکم مذکور مربوط به زنانی است که به عنوان یک فرد عادی رفتاری مخالف شرع انجام می‌دهند، اما اگر این کار را به عنوان مقابله علنی با احکام دینی و دهن‌کجی به شریعت یا مبارزه با حکومت شرعی انجام دهند، عنوان ثانوی پیدا می‌کند و بر دستگاه های مسئول واجب است با آن برخورد قانونی کنند و نسبت به چنين منکري احکام تعزيري اسلام 
درباره اش اجرا کنند.